به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست تخصصی «فرهنگ و رسانه هاي نوین» ذیل همایش ملی «دین فرهنگ و رسانه های نوین» پیش از ظهر امروز در دانشگاه صداوسیما به دبیری دکتر شاکرنژاد مسئول دبیرخانه انجمن های علمی حوزه علمیه برگزار شد.
دین و صلح پروری در رسانههای نوین
در ارائه اول سرکار خانم مریم وطن خواه دانشجوی دکتری مدیریت رسانه دانشگاه صداوسیما در خصوص مقاله خود با عنوان «دین و صلح پروری در رسانههای نوین» گفت: هوبر معتقد است که رسانه ها منبع ارزشمندی برای باورسازی در اختیار مردم قرار می دهند و در رویکرد وساطت معنا رسانه ها ابزار قدرتمندی برای فهم فرهنگ هستند.
در این مقاله «صلح پروری» به معنای تلاش هایی برای ترویج صلح بوده و رویکرد نظری آن در خصوص صلح، تحول منازعه است که یعنی صلح پایدار به معنای سازش بین منافع و مواضع است. رهبران سیاسی، رهبران دینی و جامعه مدنی در رویکرد تحول منازعه تأثیرگذار هستند. در سه سطح این رویکرد «دین» نقش پررنگی دارد زیرا رهبران دینی همسطح با رهبران سیاسی بوده و گرایشات دینی می تواند در صلح تأثیرگذار باشد.
در این پژوهش از الگوی گیرتز در نگاه به دین استفاده شده است که فرهنگ را سامانه ای از مفاهیم به ارث رسیده می داند که در اشکال نمادین بیان می شود و انسان از طریق آن دانش و نگرش خود را درباره زندگی با یکدیگر در ارتباط قرار می دهند. گیرتز 5 مؤلفه را در تعریف دین در نظر گرفته و دین را سامانه از نمادها می دهند که سبب ایجاد خلقو خوهای قدرتمند و فراگیر در انسان ها شده و شکل دادن به مفاهیم را در نظر دارد. در این پژوهش به ارتباط برقرار بین معنا در دین با خلق و خوها و انگیزه هایی که آن ها در انسان ایجاد می کنند و همچنین کنش اجتماعی که به وجود می آورد توجه شده است.
نویسنده مقاله با بیان اینکه رسانه های نوین امکان کنش رسانه ای را به هر فردی می دهد به جنگ غزه اشاره کرد و گفت: گروه های اجتماعی بر خلاف رسانه های بزرگ پیش رفتند و کنش متفاوتی را در واکنش به طوفان الاقصی داشته اند.
در ادامه چکیده پژوهش تقدیم شما می شود:
در عصر حاضر و با توسعه دامنه نفوذ رسانههای نوین در سطوح مختلف جامعه شاهد آن هستیم که نهادهای اصلی جامعه از جمله دین، سیاست و فرهنگ کاملاً متأثر از این رسانهها هستند. در این پژوهش اصطلاح «رسانههای نوين» به تمام رسانههای ديجیتال اطلاق میگردد که از خصلت تعاملی بودن برخوردارند و امکان ارتباطات دوجانبه را فراهم میآورند. همچنین این پژوهش، دین را به منزله یک پارادایم فراگیر و یک سامانه آکنده از معانی و کنشها در فرهنگ بشری مورد مطالعه قرار میدهد که از طریق رسانهها میتواند ایده پردازیهای مختلفی را برای درک صلح ایجاد کند و از طریق مفهوم «صلح» بین گروههای مختلف فرهنگی و اجتماعی در سطح بینالمللی همگرایی و وفاق ایجاد نماید. رویکرد نظری این پژوهش به رسانههای نوین، رویکرد «وساطت معنا» است. این رویکرد رسانهها را منبعی مهم معرفی میکند که افراد را قادر میسازد تا باورها و ارزشهای خود را در بطن يک فرهنگ ابراز داشته و پیرامون آنها نقد و نظر کنند. بر این اساس، مقاله حاضر میکوشد با بهرهگیری از ظرفیتهای نظری و پژوهشی موجود در دینپژوهی و مطالعات ارتباطی و رسانهای، با روش کتابخانهای و رویکرد تحلیلی، به این سؤالات پاسخ دهد که در عصر کنونی، رسانههای نوین چگونه میتوانند ابعاد چندگانه و فرآیندهای درهمتنیده دین و صلح را در جامعه (جهانی) کنار هم بنشانند؟ از طرف دیگر، دین چگونه میتواند با بهرهگیری از رسانههای نوین، صلح را در جهان فراگیر کرده و گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی را همگرا نماید و بر محدودیتهای ذاتی رسانههای نوین در این زمینه غلبه کند؟
نوجوانان اینستاگرامی و هویت دینی
مقاله بعدی در این نشست تخصصی با عنوان «نوجوانان اینستاگرامی و هویت دینی» نوشته فاطمه محمدي زاده دانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دکترسیدمحمد مهدي زاده دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی توسط سرکار خانم محمدی زاده ارائه شد.
در این مقاله هویت دینی مجموعه ای شناختی، اعتقادی و روانی شامل ارزشها، هنجارها، باورها، احساسات، نمادها، طرز تلقیها و آگاهیهای مختص به یک خود فردی- اجتماعی دانسته شده و نوجوانی را دوره هویت ساز معرفی کرده است.
در این مقاله با استفاده از نظریه کنش متقابل نمادین که به جای تاکید بر عوامل روانشناختی مانند نیازها و انگیزهها؛ بر معانی، نمادها و کنشهای متقابل تاکید میکند، سعی شده در روی شبکه اجتماعی اینستاگرام تمرکز کند.
چکیده این مقاله به شرح ذیل است:
نوجوانی دوره برساخت هویت میباشد و هویت دینی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد هویت، در فهم نوجوانان از خودشان و جامعه پیرامونشان تاثیر گذار است. محبوبیت شبکه اجتماعی اینستاگرام میان نوجوانان موجب شده تا بسیاری از ارزشها، احساسات، نگرشها و علایق آنها از طریق محتوایی که در این شبکه به اشتراک میگذارند، بروز یابد. در پژوهش حاضر با مروری بر نظریه کنش متقابل نمادین و نمایش خود از دیدگاه گافمن، چگونگی بازنمایی ابعاد و مولفههای هویت دینی کاربران نوجوان اینستاگرام، مورد بررسی قرار گرفته و محتوای صفحات شخصی آنان، با استفاده از روش نشانهشناسی، تحلیل شدهاست.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که در مجموع ابعاد معرفتی و احساسی هویت دینی تقویت شدهاند، درحالیکه بُعد ارزشی آن تضعیف شده است. رعایت حجاب شرعی و عرفی بین دختران نوجوان کمتر دیده میشود و اکثرا پوشش آنها بیحجاب و در مواردی نیز باز میباشد. برخی از نوجوانانی که هویت دینی خود را ابراز میکنند، رفتارهایی متعارض با دینداری از خود بروز میدهند. در مجموع میتوان گفت، پیوند بین هویت دینی و نمایش خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، نشاندهنده «نمایشی شدن دین» در میان کاربران نوجوان آن میباشد.
ارزیابی نقش پدیده فضاي مجازي در تاثیرگذاري اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی
مقاله سوم نیز با عنوان «ارزیابی نقش پدیده فضاي مجازي در تاثیرگذاري اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی» توسط امین تقوایی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق(علیه السلام) ارائه شد
پرسش اصلی این مقاله این است که ویژگی های رسانهای، اجتماعی و سیاسی فضای مجازی چیست که توانسته این چنین نتایج و تاثیرات مهمی را در جوامع گوناگون و در حوزه افکارعمومی و مطالباتی که به دنبال آن شکل میگیرد؛ به دنبال داشته باشد و پاسخ عملی حکومت به این مطالبات را محقق سازد؟
همچنین این مقاله با فرضیه مقابل نوشته شده است: فضای مجازی به دلیل سرعت بالای پردازش اطلاعات و گستردگی رو به رشد آن در کشورهای مختلف، با انطباقی پویا میان دغدغه های اجتماعی و سیاسی در جهان مجازی و جهان واقعی، در حقیقت با همهگیر کردن مطالبات مردمی، بار روانی و فشار افکارعمومی بر حکومت را افزایش داده و تحقق این مطالبات را تضمین میکند.
چکیده این مقاله به شرح ذیل است:
در جوامع امروز با پیشرفت روزافزون علم و ظهور پدیدههای جدید ارتباطی و رسانهای، فضای حاکم بر زندگی مردم دستخوش تغییرات شگرفی شده است. فضای مجازی به عنوان رسانهای نزدیک به جریان زندگی مردم، قد علم کرده است و درحال حاضر ترسیمکننده حیات اجتماعی در عالم واقع میباشد. اذهان عمومیِ مردم به شدت متاثر از آن بوده و بیشتر از اینکه در فضای حقیقی جامعه دور هم جمع بشوند، در فضای مجازی که اکنون همان فضای عینی است؛ به همبستگی رسیده و مطالباتشان را با قوت بیشتری فریاد میزنند و توجه به آن را از سوی حکومت استحکام میبخشند. بنابراین در اهمیت فضای مجازی همین بس که مدیریت و هدایت جوامع کنونی بدون توجه به آن ممکن نیست. در این میان سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که چگونه افکارعمومی تاثیرپذیرفته از فضای مجازی و جریانیافته در این بستر، سرانجام، به نتیجه رسیدن مطالبات مردم را به شکل مطلوبی محقق میسازد که یافتههای این مقاله از طریق روش توصیفی-تحلیلی حکایت از آن دارد که فضای مجازی در حقیقت با منطبق ساختن دنیای مجازی با دنیای واقعی و عینی و فراگیر ساختن سریع ندای یکپارچه افکارعمومی، حکومت را تسلیم خود نموده و با بالا بردن هزینه مخالفت با درخواست عمومی، تغییر در سیاستهای داخلی و خارجی کشور و به دنبال آن، تحقق مطالبات افکارعمومی را به همراه خواهد داشت.
source