Wp Header Logo 41.png

اشاره: 29 آبان ماه روز ملي شهرستان بشرويه از استان خراسان جنوبي است، سالروز وفات فقیه و فاضل بزرگ قرن یازدهم قمری ملاعبدالله بشروی ملقّب به  فاضل تونی صاحب وافيه الاصول كه در 29 آبان ماه 1039 شمسي در شهر كرمانشاه وفات يافت و در قبرستان قديم شهر كنار پل شاه به خاك سپرده شد. شهرستان بشرویه از شهرستان ­های استان خراسان جنوبی و در شمال غرب این استان واقع شده است و دارای مساحتی معادل 5993 کیلومتر مربع است. شهرهای تون و طبس تا سال 1330 ش، تحت نظر یک حاکم اداره می­شد و بشرویه هم به عنوان قصب ه­ای تحت نظر حاکم این منطقه بوده است. 

در سال 1316 ش، بشرویه قصب ه­ای بود پر جمعیت که حدود چهارهزار نفر در آن ساکن بودند و مرکز ولایتی بود کوچک که در سمت شرقی خاک طبس واقع شده و جزء حوزه حکومتی طبس به شمار می­رفت. این شهرستان تا آبان 1387ش، یکی از بخش­های شهرستان فردوس به حساب می­آمد تا آنکه در این سال به شهرستان ارتقا پیدا کرد.

به همين مناسبت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در هفته کتاب و کتابخوانی به سراغ حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد مهری نويسنده كتاب «مقدس اردبيلي دوم در ديار كرمانشاهان» رفته است تا درباره زندگاني اين عالم ربانی، پای صحبت های وی نشسته و تقدیم مخاطبان خود کند.

لطفاً پيرامون خاندان فاضل تونی توضيحاتي بفرماييد؟

عالم ربانی، فقیه و فاضل بزرگ قرن یازدهم قمری ملاعبدالله بشروی ملقّب به  فاضل تونی، در خانواده حاجی محمد بشروی در قصبه بشرویه پا به عرصه وجود نهاد. شجره ­نامه خاندان ملا عبدالله بدين شرح است: ملاعبدالله بن حاجی محمد بن ­سلطان­حسین بن ملاعلی بشروی. حاجی محمد پدر ملا عبدالله از علمای اواخر سده دهم و اوایل سده یازدهم قمری می­باشد، که در شهر بشرویه متولد و روزگارش را به زُهد و عُزلت گذرانیده است.

دوران زندگی او مانند اکثر علمای بشرویه در ناشناختگی فرو رفته است و در این زمینه اطلاع چندانی نداریم، ولی عظمت و منزلت حاجی محمد را در تربیت سه فرزند بنام های (ملا عبدالله معروف به فاضل تونی، ملا احمد و ملا حسینعلی معروف به فاضل خان) می­توان یافت، چرا که آنها تحصیل علم را از محضر پدر عالم خویش آغاز نمودند. حاجی محمد اولین امام جماعت مسجد میانده بشرویه و صاحب حاشیه بر کتاب«شرح اثنی عشریه» شیخ بهایی است. وی در حدود سال  1035ق در بشرویه وفات یافت و در قبرستان قدیم این شهر به خاک سپرده شد.

گفتید حاجی محمد بشروی علاوه بر ملاعبدالله (فاضل تونی)، فرزندان دیگری هم داشته است،در این باره توضیحاتی بفرمائید؟

بلی ، علاوه بر ملاعبدالله (متوفای 1071ق)، دو فرزند دیگر داشته اند: ملااحمد؛ امام جماعت مسجد میانده(متوفای 1083 ق) و ملا حسینعلی؛ معروف به فاضل خان، بانی مدرسه علمیه در مشهد الرضا علیه السلام و آب انبار سرایان و گودال سبز و حمام عمومی بشرویه. ملا احمد فقه را از محضر علمای عصر خویش فرا گرفت و به درجه عالی اجتهاد نائل گردید، شاگردان بسیاری در حوزه او تربیت یافته­اند، از جمله اینکه محمد معصوم بن کمال الدین حسین مشهدی و قاسم علی بن حسن علی برارقی سبزواری از عالمان و محدثان سده یازدهم.

قدیمی­ترین نشان از ملا احمد در کتاب امل الامل شیخ حر عاملی است. او می­نویسد: مولانا احمدبن محمد التونی البشروی، فاضل،عالم، ورع، من المعاصرین المجاورین بطوس و له کتبٌ منها: حاشیه شرح اللمعه و رساله فی تحریم الغناء و رساله فی الرّد علی الصوفیه و غیر ذلک. از آثار فوق کاملاً بر می­آید که عمده معلومات و تخصص ملا احمد در زمینه مسائل فقهی و احکام شرعی بوده است.

مرحوم شیخ عباس قمی نیز در کتاب فوائدالرضویه خود به ذکر اوصاف و تصنیفات ملا احمد می­پردازد و در ادامه می­افزاید: وی برادر ملا عبدالله صاحب الوافیه است و بیاید در ترجمه برادرش که این دو بزرگوار در ورع و تقدس شبیه به جناب مولی احمد اردبیلی بوده­اند و از نعمت­های منیه الهی بر این حقیر اینکه نسخه ای از کتاب شریف اصول کافی، روزی من فرموده،که مصحح است به تصحیح این بزرگوار و بعضی حواشی هم به خط ایشان برآن نگاشته است،والحمدالله. علاوه بر آثار یاد شده ملا احمد، قسمت چهارم کتاب شرح اثنی عشریه که شرح آن در قسمت زندگی پدرشان حاج ملا محمدآمد، توسط ملا احمد نوشته شده است. وی سرانجام همان گونه که میرزا عبدالله افندی اصفهانی گفته است: در سال 1083 ق در مشهدالرضا علیه السلام وفات یافت. شایان ذکر است که از ملا احمد فرزندی بنام محمد امین بجای مانده که او خود نیز از اجلاء فضلاء و دانشمندان اواخر قرن دوازدهم ق است.

مختصری پيرامون تولد، دوران جوانی و تحصیلات فاضل تونی توضیح دهید.

تاریخ دقیق ولادت ملاعبدالل ه(فاضل تونی) معلوم نیست و شرح حال نویسان درباره رشد و نموّ و دوران کودکی و جوانی وی سخنی به میان نیاورده­اند. اما آنچه بیان شده، وی همراه دیگر برادرش ملا احمد در مدرسه ملا عبدالله تستری (متوفای 1021ق) از علمای منقول و معقول شیعی دوره صفوی صاحب مدرسه کبیره میدان نقش جهان اصفهان، به تحصیل در علوم مختلف و کسب فیض از محضر عالمان آن دیار همچون سیّد محمد طباطبایی نائینی (معروف به میرزا رفیعا) پرداخته است. ملاعبدالله(فاضل تونی) در طول اقامتش در شهر اصفهان علاوه بر تحصیل، با تدریس و افاضه در مدرسه ملا عبدالله تستری، شاگردان برجسته­ای همچون علامه عبدالحسین خاتون آبادی (متوفای 1105ق) تربیت نمود و همواره مشتاقان فقه ، اصول، کلام و حدیث ازمحفل پرفیضش بهره مند بودند.

از موقعیت علمی و ابتکارات ملا عبدالله برایمان بگوئید؟

یکی از ویژگی­های ملا عبدالله، ابتکارات علمی اوست. یکی از کتاب­هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می­کند،کتاب  الفهرست علی تهذیب الاحکام شیخ طوسی است. این کتاب درآن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالَم فقه و فقاهت نمود. همچنین ترتیب و باب­ بندی کتاب الوافیه، حاکی از ذوق و ابتکار اوست که آیت الله خوانساری درباره او می­نویسد: برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح، فروعات و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.

ناگفته‌های زندگانی فاضل تونی از زبان نویسنده كتاب «مقدس اردبيلي دوم در ديار كرمانشاهان»

از فاضل تونی چه آثاری به یادگار مانده است؟

شرح حال­ نویسان، هفت اثر را برای وی شمرده­اند که عبارتند از: يك – رساله­ای در اصول فقه به نام الوافیه فی اصول الفقه. الوافیه از مزایای چندی برخوردار است مثل ابتکار در باب بندی و تقسیم مباحث اصولی، استدلال قوی و در برخی موارد ابتکاری، توضیح و تبیین دقیق مصطلحاتی که غلط اندازند، تأسیس رأی جدید، نثر ساده و روشن، جلوگیری از خلط مباحث اصول فقه با علوم دیگر، کثرت منابع و از جمله استفاده از کتب اصول فقه مذاهب مختلف اسلامی نظیر التمهید اُسنوی شافعی (متوفی 772 ق )؛ المحصول فخر رازی؛ شرح مختصر ابن حاجب (متوفی646) و الاحکام آمدی (متوفی631 ).  الوافیه از زمان تألیف مورد توجه فقها قرار گرفت و نُسَخ آن متداول گردید و چندین شرح و حاشیه بر آن  نوشته شد؛ از جمله شروح مهم آن؛ شرح سیّد محمد مهدی طباطبائی بحرالعلوم (متوفی 1212)، شرح سیّد محسن اَعرَجی مشهور به محقق اعرجی و مقدّس کاظمی (متوفی 1227)، شرح سیّد صدرالدین محمد رضوی (متوفی 1160) معروف به شارح وافیه.

قابل ذکر است که شیخ انصاری نیز در فرائدالاصول در موارد متعدد؛ ج1، ص 187، 553، 592، 601، 616، 629 به شرح اخیر توجه کرده است. دو – رساله­ای در اثبات عدم وجوب عینی اقامه نماز جمعه در زمان غیبت. سه – حاشیه بر معالم الاصول چهار – تعلیقات بر مدارک الاحکام  پنج – شرح ارشاد الاذهان علامه حلّی در فقه شش – حاشیه بر ارشاد الاذهان علامه حلّی، که افندی اصفهانی و علامه خوانساری احتمال داده­اند که این کتاب همان شرح ارشاد باشد. هفت – فهرست  تهذیب الاحکام شیخ طوسی، که خود ملا عبدالله بشروی معتقد است: پیش از او کسی چنین فهرستی فراهم نکرده است.کتابی بسیار نفیس و مفید برای طالبان فقه و فقاهت است. با کمال تأسف از آثار وی جز رساله نماز جمعه و وافیه فی اصول الفقه چیزی باقی نمانده است و شاید سبب گمنامی این بزرگان همین محو آثار آنان باشد.

کمی از ویژگی های ملاعبدالله(فاضل تونی) برای ما بگویید.

يكي از ويژگي هاي برجسته در زندگاني وي زهد و تقواست. شرح حال نویسان او را به زهد و پارسایی ستوده­اند. شیخ حر عاملی با تعبیر صالح، زاهد و عابد، او را می­ستاید. میرزا عبدالله افندی نیز می­گوید: از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می­توان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است. همچنین فرزند بزرگ محدث قمی گوید : فراموش نمی­کنم زمانی که در نجف اشرف بودیم یک روز صبح پدرم در حدود سال 1357ق، دو سال قبل از وفاتشان، از خواب برخاستند و گفتند: امروز چشمم به شدت درد می­کند و قادر به مطالعه و نوشتن نیستم و بسیار ناراحت به نظر می­رسیدند. تقریباً زبان حالشان این بود که شاید خاند ان پیامبر- صلی الله علیه و آله وسلم- مرا از خود طرد کرده باشند . . . آقای محدّث زاده می­افزاید : من مشغول تحصیل بودم، رفتم به مدرسه و ظهر که به خانه برگشتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند، عرض کردم چشمتان بهتر شد؟ فرمودند: درد به کلی مرتفع گردید. سؤال کردم چگونه معالجه کردید ؟! پاسخ دادند که: وضو گفتم و مقابل قبله نشستم و کتاب کافی خطی را که به خط فقیه مشهور ملا عبدالله تونی( بشروی ) صاحب کتاب وافیه بود، به چشم کشیدم، درد چشم بر طرف شد.و تا پایان عمر دیگر به درد چشم مبتلا نگردیدند.

دومين ويژگي ملا عبدالله بشروی شخصیت اجتماعی اوست تا جایی که  در میان مردم نفوذ فوق العاده داشته وعوامل ملوک نیز او را تکریم می کرده اند. ساختن مدرسه علمیه در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر، وآمدن شاه عباس به دیدنش در این مدرسه ؛ خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. به این مناسبت داستانی را که میرزا محمد تنکابنی در کتاب قصص العلما آورده، نقل می کنیم: گویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی( بشروی ) آمد و آخوند مدرسه­ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. شاه مدرسه را بازدید کرد و از ملا عبدالله سؤال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت: که جواب این سؤال را بعداً به شما عرض خواهم کرد. سپس روزی آخوند ملا عبدالله به دیدار شاه عباس رفت، پس از طی تعارفات و گفت­گوها پادشاه به ملا عبدالله گفت : چیزی از من درخواست کن! آخوند گفت : من مطلبی ندارم. سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت : اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این استکه من سوار (بر مرکب)  شوم و شما در پیش روی من پیاده (بسوی) میدان شاه حرکت کنید!

سلطان گفت : سبب و حکمت این کار چه باشد؟ آخوند گفت : جواب آن را بعداً به شما می گویم. از آن جایی که سلاطین صفویه از مروّجین دین سیّد المرسلین(صلوات الله و سلامه علیه و علی آله اجمعین) بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده حرکت کردند و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند. سپس آخوند ملا عبدالله با شاه وداع نمود و به منزل خود مراجعت کرد.بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله به مدرسه او آمد، دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است. 

از آخوند استفسار نمود که سابقاً مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می­باشد؟ آخوند گفت: وجهش به آن روز مرتبط است که از شما خواهش کردم، شما پیاده و من سواره بین مردم برویم،  وجه آن است که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را نمی دانستند و ظاهر بین بودند و معرفت نداشتند.لهذا در بدو امر در مدرسه من کسی جمع نشد، در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید، مردم متوجه شدند که بحسب دنیا علم را آن قدر و مقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می­رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می­باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند، نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی که مقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید.

آیا درباره فرزندان ملاعبدالله(فاضل تونی) اطلاعاتی دارید؟

 از لابه لای نوشته­ های شرح حال نویسان بدست می ­آید که ملاعبدالله دارای سه فرزند پسر بوده که عبارتند از:

  1. ملا عبدالجواد: وی از افاضل علماء و از تلامذه پدر خودش بوده است که پس از نهایت استفاده از محضر پدر، در اواخر قرن یازدهم هجری از مشهدالرضا علیه السلام به بشرویه مراجعت نموده و به عنوان امام جماعت مسجد جامع میانده به وعظ و ارشاد و راهنمای مردمان آن سامان می­پردازد.
  2. علامه مولی محمد بشروی: وی از بزرگان علماء و از مشایخ اجازه و روایت میرزا عبدالله افندی اصفهانی صاحب کتاب ریاض العلماء بوده است. بر این اساس؛ از منزلت و جایگاه علمی ملا محمد بن عبدالله بشروی همین بس که وی از مشایخ اجازه یکی از چهره­های علمی شاخص سه دهه پایانی دولت صفوی و همکار و همراه علامه مجلسی در تدوین بحارالانوار یعنی میرزا عبدالله افندی اصفهانی بوده است.
  3. ملا علی اکبر تونی بشروی: وی به تقدّس و تقوی موصوف و به فضل آداب معروف بوده است. در اواخر سده 11 و اوایل سده 12 زندگی می­کرده است، کتاب الزواجر الالهیه و المواعظ الربانیه که کتابی است به عربی، در اخبار، از این عالم ربانی به جای مانده است.کتاب فوق دارای 54 ورق و صفحاتی 29 سطری می ­باشد که با خط نسخ و بسیار زیبا که خط خود مؤلف می­ باشد نوشته شده است. این کتاب جزء کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی بوده و متأسفانه ناقص الآخر می­ باشد. از زمان فوت و محل دفن این عالم هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.

شایان ذکر است که ملاعلی اکبر دو فرزند پسر بنام­های؛ ملا محمد و ملا محمد حسن قاضی داشته است که هر دو در مسجد جامع محله میانده اقامه جماعت داشته­اند.و ملا محمد حسن قاضی نیز دو فرزند پسر بنام­های؛شیخ یوسف و شیخ علی بشرویه­ای (احمدی) داشته است. شیخ علی بشروی ه­ای پدر استاد بدیع الزمان فروزانفر (متوفای 1335ش) می­باشد. نتیجه اینکه استاد بدیع الزمان فروزانفر با سه واسطه به ملا عبدالله بشروی می­رسد: بدیع الزمان فروزانفر بن شیخ علی بشرویه­ای بن ملا محمد حسن قاضی بن ملا علی اکبر بن ملا عبدالله بشروی بن حاجی محمد بن سلطان حسین بن ملا علی بشروی.

درباره وفات ملا عبدالله چه اطلاعاتی در دست است؟

ملاعبدالله بشروی پس از مدتی تحصیل در اصفهان به قصد توطن به مشهدالرضا علیه السلام مشرّف شدند، وی بعد از چندی به عزم زیارت ائمه عراق با برادرش ملا احمد به سمت عراق حرکت کردند و در بین راه مدتی در قزوین مهمان ملا خلیل قزوینی بودند، بعد از اقامت چندماهه در قزوین، حرکت فرمود به جهت تقبیل اعتاب مقدسه ائمه عراق علیهم السلام. بنابر قول مشهورملاعبدالله و برادرش احمد، در سال 1071ق به کرمانشاه رسیدند و برای رفع رنج سفر در آن دیار، منزل نمودند. فاضلین تونی (ملاعبدالله و برادرش احمد) از مهمان نوازی مردم کرمانشاه که مشهور بلاد بود و علماء آن سامان، خصوصاً شیخ علی خان زنگنه حاکم کاردان و لایق کرمانشاهان بهره­مند گردیدند و برای مدتی کوتاه محفل گرم شان، مجلس علمای آن منطقه گردید. چندی از اقامت شیخین فضل در دیار کرمانشاهان نگذشته بود که یک نوع بیماری مضمر، ضمیر ملاعبدالله را گرفت و شیخ فضل بر اثر همین بیماری، خورشید کمالش که از خاوران طلوع نموده بوده در غروب 16 ربیع الاول 1071ق برابر 29 آبان 1039ش دعوت حق را لبیک گفته و در کرمانشاه خاموش گشت.

فردای آن روز جسم پاکش به احترام برداشته شد و باتشریفات خاص خود با حضور حاکم وقت (شیخ علی خان زنگنه) و علمای اعلام، تشییع و در انتهای قبرستان نزدیک پل شاه (پل کهنه) در سمت راست جاده زوّار کربلا به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علی خان زنگنه بر آرامگاه او بقعه­ای بنا نهادند.اما با گذشت زمان و به دلیل بی توجهی، بعدها اثری از این بقعه نماند تا اینکه در سال 1371 شمسی، پس از حدود 342 سال مقبره ایشان کشف و پیدا شد.

source