Wp Header Logo 851.png

جوان آنلاین: حدود سه هفته از پخش مجموعه «سوجان» در شبکه یک سیما می‌گذرد و در طول قسمت‌های پخش شده آن، ریتم کند و عدم بهره‌گیری از عناصر جذابیت درام در فیلمنامه، این مجموعه را در سطح نسبتاً ضعیفی نشانده‌است. 
«سوجان» مجموعه پربازیگری است و حدود ۸۰بازیگر نقش‌های اصلی و فرعی این مجموعه را بازی کرده‌اند. تیم بازیگری مجموعه تلویزیونی «سوجان» تلفیقی از بازیگران بومی و محلی گیلان و بازیگران مشهور است که قرار است نقش‌های مختلف این مجموعهرا بازی کنند. ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، مهران رجبی، بهنام تشکر، رامین راستاد و سید مهرداد ضیایی از جمله بازیگران مطرحی هستند که در مجموعه «سوجان» بازی می‌کنند. بازیگرانی که در کنار بازیگران بومی استان گیلان تیم بازیگران این مجموعه را تشکیل داده‌اند. 

 نقطه قوت سوجان
قصه «سوجان» از جایی آغاز شد که مادربزرگ «بانو» (ثریا قاسمی)، برای نوه خود به نام «سوجان» تعریف کرد که در جوانی قرار بوده با پسری به اسم «امیر» ازدواج کند، اما خان روستا به دلیل نداشتن فرزند پسر، تصمیم می‌گیرد با «سوجان» به عنوان همسر چهارم خود ازدواج کند. همین مسئله باعث می‌شود «سوجان» و نامزد شیرینی‌خورده او، از روستا فرار کنند و تحت تعقیب قرار بگیرند. قصه‌های عاشقانه معمولاً برای مخاطبان کنجکاوی‌برانگیز هستند و وقتی به وقایع اجتماعی و سیاسی نیز گره می‌خورند، جذاب‌تر می‌شوند، روایت قصه با محوریت کاراکتر‌های زن نیز جزو برگ‌های برنده مجموعه است، بنابراین «سوجان» در ابتدای راه شروع قابل‌قبولی داشت، اما در ادامه کم اتفاق و کند پیش رفت. هر چند در قسمت‌های ابتدایی زمان زیادی از مجموعه صرف نمایش مراسم عروسی شد. 
در روز‌هایی که اخبار روی آنتن رفتن این مجموعه منتشر شد، سازندگانش اعلام کردند که قرار است نگاهی جامعه‌شناسانه به تحولات سیاسی اجتماعی ایران داشته باشند، گزاره‌ای که تا کنون محقق نشده‌است و تنها دستاوردش بازآفرینی و تکرار تجربیات مجموعه‌های قدیمی‌تری است که در این فضا تولید شده‌اند. «سوجان» به نوعی نسخه‌ای از اسلاف قبلی مجموعه‌هایی مانند «پس از باران»، «از یاد رفته»، «گذر از رنج‌ها»، «وارش» است؛ مجموعه‌های تاریخی که عمدتاً با محوریت زندگی یک دختر یا زن روستایی در شمال کشور ساخته شدند. البته یکی از نکات برجسته و قابل توجه این مجموعه بازی خوب و اثر‌گذار ثریا قاسمی است. حضور او در این مجموعه و قصه‌ای که با آب‌وتاب برای نوه‌اش تعریف می‌کند، باعث شده با اتفاقات جذابی روبه‌رو باشیم. قاسمی در نقش مادربزرگی ظاهر شده که برخلاف زن‌های آن دوران زیر بار زور نمی‌رود و اتفاقاً با نوه‌اش همراه می‌شود تا زندگی بهتری را بسازد. 
حسین تبریزی، کارگردان این مجموعه که پیشتر مجموعه‌های «جاده در دست تعمیر»، «بوی باران»، «تا رهایی» «صبح آخرین روز» و «رخنه» را ساخته‌است در خصوص فیلمنامه این مجموعه می‌گوید: «سوجان» ماحصل تلاش فریدون حسن‌پور ملودرامی عاشقانه بود که ما نیز در یک بازنویسی تغییراتی را از لحاظ ساختاری و محتوایی دادیم تا داستان با فضای اجتماعی و تاریخ زمان خودش همگام باشد. نقش محوری این مجموعه بر عهده مادر سوجان، زن گیلانی است که در موضوعاتی، چون مبارزه با استبداد و تحکیم بنیان خانواده حضور دارد. در این سریال فضای اجتماعی حاکم در سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰، در خانواده و جامعه پیرامونی استان گیلان به تصویر درآمده‌است. در این اثر ۴۰ تا ۵۰ درصد از بازیگران شناخته شده ملی دعوت شدند. 

 سوجان و شباهت‌هایش با «پس از باران»
اکثر منتقدانی که درباره مجموعه «سوجان» نقد نوشته‌اند به شباهت‌های این مجموعه با «پس از باران» اشاره کرده و این مجموعه کپی ضعیفی از «پس از باران» دانسته‌اند. در واقع شباهت فضای داستانی و جغرافیایی مجموعه «سوجان» با مجموعه «پس از باران» یک مسئله دو وجهی است از یک طرف ممکن است برای مخاطب خاطرات گذشته و اصطلاحا نوستالژیکی را تداعی کند و به همین بهانه سوجان را پیگیری کند که قرار است چه چیزی در آن رخ بدهد. از سوی دیگر فیلمنامه «سوجان» در مقایسه با «پس از باران» نمی‌تواند وزن بالاتری را کسب کند و همین گزاره ذهنی که برای اکثر منتقدان و مخاطبان ایجاد شده باعث می‌شود تا رضایت کافی مخاطب را احراز نکند و صرفاً در سطح وقت گذرانی و سبب ساز زنده شدن برخی خاطره‌ها متوقف شود. واقعیت در مورد سوجان که قرار است پنج فصل داشته‌باشد، این است که چنگی به دل نمی‌زند و در عین کند بودن ریتم آن در طول قسمت‌های پخش‌شده فاقد عناصر دراماتیک و تعلیقات متعدد است، این در حالی است که فضای محیطی سریال به عنوان لوکیشن‌های بکر و پوستر گونه چشم‌نواز خوبی دارد و اگر ضعف‌های فیلمنامه و برخی دیالوگ‌های آن که مربوط به ادبیات گفتاری زمان فعلی است نه ۷۰ یا ۸۰ سال پیش ظرفیت جذب مخاطب بهتر و بالاتری خواهد داشت. 
یکی دیگر از نکات عجیب این مجموعه اشاره به اطلاعات و حرف‌هایی است که در روزگار فعلی و امروز ما شنیده می‌شوند. مثلاً غزاله اکرمی در نقش «سوجان» به عنوان شخصیت اصلی قصه که قرار است دختری معقول، درس خوانده و منطقی را نمایندگی کند در یکی از صحنه‌های این مجموعهکه شخصیت غلام (با بازی مهدی صبایی) در حال دعوا با همسر باردارش که خواهر سوجان هم هست روی جنسیت بچه است و به او می‌گوید اگر دختر به دنیا بیاوری، طلاقت می‌دهم. در این حین سوجان خطاب به دامادشان می‌گوید که تعیین جنسیت بچه به مرد ربط دارد نه زن! پذیرفتن چنین حرفی از دهان یک دختر اهل روستا آن هم ۹۰ سال پیش نه فقط غیر‌قابل باور و پذیرش که طنز و خنده‌دار است. چه اینکه حتی همین امروز هم بسیاری از خانم‌های تحصیلکرده چنین نکته‌ای نمی‌دانند، چه برسد به کاراکتر سوجان در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی!

 ریتم کند و خسته‌کننده
برخی منتقدان این مجموعه معتقدند که «سوجان» فاقد عناصر هویتمندی است. مورد مهم‌تر به فیلمنامه برمی‌گردد که به اتفاقات زیادی نوک می‌زند، اما، چون گره‌افکنی، گره‌گشایی و نقاط عطف قوی ندارد، منجر به خسته‌شدن بیننده می‌شود. واقعیت این است که دوران چنین روایت‌هایی سرآمده و سازندگان باید برای تعریف ماجرا‌های آشنا، زاویه نگاه متفاوتی انتخاب می‌کردند. 
یکی از نقطه ضعف‌های مهم «سوجان» که مانع از درگیری مخاطب با فضای مجموعه و قصه می‌شود، روایت نامنسجم آن است. «سوجان» قصه سه زن یک خانواده از نسل‌های مختلف را روایت می‌کند و در حال رفت و آمد به گذشته و حال است، در نتیجه انسجام کلی قصه و مرز مشخص روایت در زمان‌های مختلف، اهمیت زیادی دارد تا مخاطب سردرگم نشود، اما این اتفاق رخ نداده‌است. نسبت شخصیت‌های متعدد سریال با یکدیگر به صورت واضح ترسیم‌نشده و گاهی مرز گذشته و حال گم می‌شود، در نتیجه تماشاگر نمی‌تواند به اندازه کافی با فضای قصه و کاراکتر‌های سریال ارتباط برقرار کند.

source