Wp Header Logo 2958.png

رده بندی سنی

برخی بی‌اخلاقی‌هایی که در تولیدات نمایش خانگی شاهد آن هستیم نه تنها کارکرد بازدارندگی ندارد بلکه گاهی مواقع از رفتار موردنظر، قبح‌زدایی نیز می‌کند. پیرامون این موضوع ایکنا با زهرا مقدادی استاد حوزه علمیه و دانشگاه دین و ادیان گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

زهرا مقدادی؛ استاد دانشگاه و حوزه علمیه، دارای دکتری حکمت هنرهای دینی دانشگاه ادیان، کارشناسی ارشد فلسفه هنر دانشگاه ادیان و مذاهب و کارشناسی الهیات جامعه الزهرا است و مقالات متعددی در حوزه رسانه منتشر کرده است. 

ایکنا – در سال‌های اخیر، تولید سریال در شبکه نمایش خانگی به شدت رواج پیدا کرده است آثاری که به لحاظ فرهنگی، جریان‌سازی و تاثیرگذاری مخرب دارد حتی می‌توان گفت در برخی از این آثار، سبک زندگی مردم مورد هدف قرار می‌گیرد. به عنوان کارشناس این حوزه ارزیابی خود را از فرهنگ‌سازی که در حوزه جدید نمایش شکل گرفته، بیان کنید.

آثاری که در سال‌های اخیر در پلتفرم‌ها تولید می‌شوند اکثراً با فرهنگ ایرانی اسلامی همخوانی ندارد زیرا هویت واقعی ایرانی مسلمان در آن جایی ندارد البته ممکن است در برخی مواقع ما نمودی از بخش کوچکی از جامعه را در سریال‌ها شاهد باشیم اما آن قسمت از جامعه، ربط چندانی با کل مردم ندارد. این بی‌توجهی درحالیست که در سریال‌های ترکی، وقتی کاری تولید می‌شود تلاش شده، فرهنگ عموم مردم مورد نظر باشد. برای همین هم، اگر فردی خارجی سریالی ایرانی را تماشا کند متوجه فرهنگ بومی و دینی ما نخواهد شد اما همان فرد وقتی سریالی ترکی را می‌بیند تا حدودی فرهنگ آن کشور را خواهد شناخت.

برای من به‌شخصه آزاردهنده است وقتی می‌بینم در برخی آثار شبکه نمایش خانگی حتی اخلاقیات هم مورد نظر نیست. چرا در مجموعه نمایشی باید به صورت عریان به پدر و مادر توهین و از خیانت قبح‌زدایی شود؟ این سخن به معنای نادیده گرفتن معضلات اجتماعی نیست اما سخن اینجاست وقتی رفتار نامطلوب در سریالی نشان داده می‌شود  باید راهکار رهایی از معضلات هم ترسیم شود وگرنه تصویرگری وسیع از آسیب‌ها بدون  دادن راهکار تنها قبح آنها را از بین خواهد برد.

ایکنا – نقدی که بابت عدم ارائه راهکار در سریال‌های اجتماعی و خانوادگی مطرح کردید بارها از کارگردانان این قبیل تولیدات پرسیده شده است. سازندگان آثار مربوطه همیشه بیان کرده‌اند سینماگر نمی‌تواند مصلح باشد زیرا قدرت این کار را ندارد بلکه فیلمساز با نشان دادن معضلات به مسئولانی که رسالتشان حل مشکلات است، آسیب‌ها را گوشزد می‌کنند…

سخن فیلمسازان درست است و ما نیز از آنها توقع حل مشکلات را نداریم اما سخن اینجاست وقتی مشکلات نشان داده می‌شود چرا به صورتی یکطرفه به معضلات نگاه می‌شود؟ من سریال‌های کره‌ای و ترکی را رصد می‌کنم. در تولیدات نمایشی آن کشورها وقتی ضد قهرمان رفتاری ناخوشایند انجام می‌دهد نتیجه رفتارش را در زندگی وی دیده و پایان نافرجامی برای او ترسیم می‌شود اما در بسیاری از سریال‌های شبکه نمایش خانگی این موضوع به هیچ وجه مورد نظر نبوده و رفتار نادرست بدون جواب باقی می‌ماند. در همین رابطه ارسطو می‌گوید در درام و تراژدی باید همذات‌پنداری رخ دهد. آیا تولیدات نمایشی ما امکان این امر را فراهم آورده‌اند؟ وقتی ما ضد قهرمانان را فردی قدرتمند و نیروهای سفید را خنثی می‌بینیم چگونه می‌توان توقع همذات‌پنداری داشت؟

جریان‌سازی ضداخلاقی که در تولیدات شبکه نمایش خانگی رخ می‌دهد روی جوانان تاثیرات مستقیم دارد. وقتی جوان در آثار نمایشی می‌بیند نتیجه تشکیل خانواده چیزی جز پرخاشگری نیست یا اینکه فرزندآوری امری نابخردانه تصویر می‌شود چگونه می‌توان انتظار داشت نسل جوان نسبت به خانواده تصویری روشن در ذهن داشته باشد؟ نکته عجیب‌تر تصاویری است که از مشروبات الکلی یا مواد مخدر در سریال‌های شبکه نمایش خانگی نشان داده می‌شود. در تولیدات نمایشی گاهی اوقات نه تنها تصویرسازی شکلی مطلوب ندارد بلکه در بسیاری مواقع، شکلی مفرحانه دارد.


بیشتر بخوانیم

 درباره بی‌اخلاقی‌های حاکم بر تولیدات نمایشی سوالی را مطرح می‌کنم. آیا سیلی زدن به پدر نکته مثبتی دارد که در یکی از آثار نمایشی نشان داده می‌شود؟ آیا این رفتار، نوعی خدشه وارد کردن به مقام پدر یا مادر نیست؟ البته شاید در جامعه چنین اتفاقی هم رخ دهد اما این موضوع عمومیت دارد که آن را نشان می‌دهیم؟ در کلامی دیگر کالای فرهنگی که ما در سفره خانواده‌ها قرار می‌دهیم بیش از اینکه نکات مثبت به همراه داشته باشد آموزه‌های غیر اخلاقی دارد.

ایکنا – بحث بعدی ما به رده‌بندی سنی مربوط می‌شود. گاهی اوقات برای کاهش آسیب‌های احتمالی، رده‌بندی سنی در برخی آثار شبکه نمایش خانگی صورت می‌گیرد. آیا این رویکرد قادر است کارکرد لازم را داشته باشد؟

رده‌بندی سنی در کشور ما کارکرد لازم را ندارد زیرا خانواده‌ها به لحاظ فرهنگی به این باور نرسیده‌اند که باید متعهد به این موضوع باشند برای همین هم عموماً تولیدات نمایشی در هر ژانری که باشد در معرض دید عموم افراد خانواده قرار می‌گیرد. این درحالیست که در بسیاری از کشورها روی این موضوع دقت ویژه‌ای صورت می‌گیرد. حتی زمان خرید دستگاه‌های گیرنده، از سوی فروشندگان این نظارت رخ می‌دهد که محصولات در اختیار چه گروه سنی قرار می‌گیرد.

نکته عجیب‌تر اینکه برخی مواقع این رده‌بندی سنی در کشور ما باعث اشتیاق مخاطبانی می‌شود که مجاز به دیدن فیلم یا سریالی شناخته نشده‌اند. یک نوجوان وقتی می‌بیند اثری برای وی ممنوع شده به هر طریق ممکن می‌خواهد فیلم و سریال مربوطه را تماشا کند. در چنین مواقعی، خانواده باید با نوجوان خود سخن گفته و پیرامون محدودیت انجام شده توضیح دهند تا این آگاهی حاصل شود اتفاق رخ داده در حقیقت اقدامی در جهت خیر آنان است.

معضل بعدی در این حوزه، نبود کارشناسی لازم در انجام رده‌بندی سنی است. کارهایی هستند که در آن کودکان زیر 13 سال از تماشا منع شده‌اند درحالیکه آن کار برای نوجوان 16 ساله هم مناسب نیست. دلیل این بی‌ملاحظه‌گی دو امر است. ابتدا اینکه گروهی که این رده‌بندی را انجام می‌دهند از تخصص لازم بهره نبرده‌اند. در کنار این موضوع فروش بیشتر به هر قیمتی باعث رخ دادن چنین اشتباهی شده است.

ایکنا – سوال پایانی به بحث آگهی‌های بازرگانی در پلتفرم‌ها مربوط می‌شود. برخی از تیزرها نه به لحاظ موضوع نه به لحاظ ساختار با اثری که در آن تبلیغ پخش می‌شود، همخوانی ندارد. پیرامون این موضوع توضیحات لازم را بیان کنید.

مشکلی که بر شمردید تنها به شبکه نمایش خانگی مختص نیست بلکه در تلویزیون به شکلی جدی‌تر شاهد آن هستیم زیرا در زمان پخش فیلم یا سریالی که پیامی ارزشی دارد تبلیغی پخش می‌شود که دقیقاً مخالف پیام اثر نمایشی است. این تضاد باعث می‌شود اثر مربوط خاصیت خود را از دست دهد و مخاطب نیز نسبت به آن رسانه اعتماد خود را از دست دهد.

گقت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source