
«ساعر ۵» که توسط بنیاد «مکتب حاج قاسم» و با همکاری منطقه فرهنگی و گردشکری عباسآباد تولید شده است روایتی هنرمندانه از یکی از مهمترین و حساسترین رخدادهای جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ (که به جنگ تموز معروف است) دارد. این نمایش به کارگردانی امین زندگانی و تهیهکنندگی حسین پارسایی هر شب میزبان علاقهمندان است.
در ابتدا باید به اسم نمایش یعنی «ساعر ۵» اشاره کرد؛ این اسم آنقدر خاص و کمتر شنیده شده است که احتمالا مخاطبان جستوجویی از باب یافتن معنی آن داشته باشند. در حقیقت ساعرها ناوچههای سبک نیروی دریایی اسرائیل و ساخته خود این کشور هستند و ساعر ۵ آخرین ناوچه از کلاس ناوچههای ساعر است.
ساعر ۵ بر اساس تجارب ناوچه سبک ساعر ۴.۵ که شناوری موشکانداز است ساخته شده و تاکنون سنگینترین شناوری است که اسرائیل دست به ساخت آن زده است. در طول جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶، حزبالله جهت خارج کردن بیروت از محاصره دریایی اسرائیل شناور INS Hanit را با استفاده موشک نور (تولید ایران) مورد حمله قرار داد و خسارتهایی جدی به این ناوچه وارد ساخت؛ آن هم در شرایطی که نیروهای اسرائیل تصور میکردند هیچ خطری از جانب لبنان آن را تهدید نمیکند.
نمایش «ساعر ۵» البته در مورد کشتی و ناوچه و با محوریت لوکیشن دریا نیست و در یک فضای مسجد مخروبه در لبنان در بحبوحه مقاومت این کشور در برابر اسرائیل روایت میشود. حسین پارسایی در مقام تهیه کننده آنقدر از این دست آثار حماسی، اعتقادی و بیگ پروداکشن ساخته که به خوبی با مختصات طراحی این فضاها آن هم برای جمعیتهای بزرگ آشناست. امین زندگانی به عنوان کارگردان هم از این تجربیات بهره برده و البته توان و سابقه بازیگریاش کمک مضاعف به اجرای تمایش کرده است. بر این اساس «ساعر ۵» اگرچه بیگ پروداکشن نیست اما طراحی فضای خوبی دارد. نمای ساختمانهای مخروبه در تجمیع با ماشینهایی که در حال سوختاند و دود و صدای انفجار مجموعهای است که به خوبی یک فضای ناامن در میانه جنگ که هر لحظه ممکن است به تسخیر درآید را به تصویر کشیده و مخاطب را با خود همراه میکند.
«ساعر ۵» یک شروع خوب و نفس گیر دارد؛ به محض تاریک شدن صحنه با سربازان سیاهپوش دشمن مواجه میشویم که با هیبتهای ترسناک نور تفنگهایشان را به سمت تماشاگران گرفتهاند و موفق میشوند تا با این حرکت هم مخاطب را در دل ماجرا قرار دهند و هم حس ترس و ناامنی را به او منتقل سازند.
در «ساعر ۵» نور و صدا و دیگر اجزای فنی کارکردی درست دارند. مثلا در جایی فضاسازی هلکوپتر دشمن بالای سر مخاطب که نور میاندازد تا دنبال لبنانیها بگردد آن قدر خوب طراحی شده که اگرچه هلکوپتری نیست اما به کمک صدا و نور تصویرسازی حضورش کاملا واقعی است. از سوی دیگر از جمله نقاط قوت نمایش، طراحی مناسب حرکات جمعی بازیگران است.
همه بازیگران «ساعر ۵» به خوبی انتخاب شده و در جای خود قرار گرفته اند. «آن ماری سلامه» در نقش لیلا زنی آلمانی که عشق او را به دین جدید و زندگی و ایمانی نوین فراخوانده به خوبی از پس نقش خود برآمده و فارسی حرف زدن او با لهجهای عربی باورپذیری بیشتری را به همراه دارد.
بازی امین زندگانی در نقش حسین همسر لیلا که از نیروهای جبهه مقاومت و همسنگر سردار سلیمانی است هم خوب و منطقی است. اساسا زندگانی در این سالها آنقدر شخصیت مذهبی کار کرده تا بداند که چگونه باید از پس چنین نقشهایی برآید ضمن این که در این قصه نویسنده و کارگردان اثر هم خود اوست و شاید صحنهای که در بزنگاه با موتور از پلهها بالا میرود تا به کمک خانوادهاش بشتابد را باید از جمله توانمندیهای او در ایفای این نقش دید. سیامک صفری هم به خوبی نقش یک پیرمرد سرد و گرم چشیده را ایفا میکند. بازیگران جوان این نمایش هم با موفقیت چالش انتقال حس و حال شخصیتها را پشت سر گذاشته اند.
حضور حسین حقیقی به عنوان خواننده در این نمایش که در میانه کار و به تناوب وارد میشود و فضای اثر را زنده میکند هم از جمله جذابیتهای «ساعر ۵» است؛ البته بهتر بود که یکی دو کار به زبان عربی هم در نمایش قرار داده میشد چرا که هم قصه مربوط به لبنان است و حزب الله و هم از سید حسن نصرالله گفته میشود و هم یکی از بازیگران اصلی اصالتی متعلق به این کشور دارد. طبعا شنیدن یک موسیقی عربی که روی آن به این زبان خوانده شود بسیار میتوانست جذاب باشد.
قراردادن صدای سردار شهید سلیمانی که در موقعیتهایی با شخصیت حسین از طریق بیسیم صحبت میکند هم از جمله جذابیتهای این اثر است؛ صدای قهرمانی که غرور و دلتنگی را برای مخاطب ایرانی زنده میکند.
انتهای پیام/
source