به گزارش «مبلغ»_ کتاب «فرقهشدگی دین» نوشته سیدعباس حسینیقائممقامی از سوی انتشارات میراث اهل قلم در 240 صفحه منتشر شد. کتاب حاصل درسگفتارهای ایشان در محرم سال ۱۳۹۴ است که بعدها در چند جلسه دیگر ادامه یافته و تبیین مفهوم فرقه، تفکیک فرقه از دین و ارایه معیارها و سنجههایی برای تشخیص فرقهشدگی در دین و آثار و تبعات زیانبار آن را در بردارد.
فرقههای دینی که همراه با دین متولد شدهاند، بخش مهمی از انشعابات در ادیان را در طول تاریخ شکل دادهاند. در اسلام، فرقهها هم در مذهب تشیع و هم در اهل سنت به تعداد فراوانی پدید آمدهاند و امروزه بسیاری از آنها دیگر وجود ندارند و بسیاری دیگر نیز ممکن است در آینده به وجود آیند. اما مرز میان فرقه و دین چیست؟ آیا میتوان به هر نگرش متفاوتی نسبت به دین، عنوان فرقه داد؟ یا بالعکس حد دریافت و رهیافت از دین و انتساب نظرات اشخاص به دین تا کجاست؟ آیا میتوان برداشتی از دین را صرفا به این دلیل که با برداشت عموم یا اکثر دینداران رسمی متفاوت است، فرقه نام نهاد؟ هم در اسلام و هم در سایر ادیان توحیدی، کانونهای مرکزی دین و علمای رسمی با این چالش بزرگ مواجهند و تلاش میکنند مرزها و معیارهای مشخصی را برای تفکیک دین از فرقه و جلوگیری از لغزش دینداران به سوی فرقهشدگی تدوین و تبیین کنند.
نویسنده در مقدمه کتاب مینویسد: «مهمترین تفاوت فرقه با دین الهی، در کلیدواژههای «منطق درونی» و «منطق بیرونی» نهفته است. منطق درونی ناظر بر معیارهای برساختهای است که مورد تفاهم و مبنای گفتوگوی باورمندان و مومنان به یک فرقه است. فرقه گروهی است که برای خود هنجارها و معیارهای اختصاصی دارد که درک و پذیرش این معیارها برای دیگران، خارج از فرقه، دشوار و بعضا ناممکن است، اما در درون فرقه این معیارها به سادگی پذیرفته میشوند و اعضای فرقه با پذیرش و پایبندی به این هنجارها و معیارها خویش را در باور و رفتار در موقعیت یگانه و مشترک با یکدیگر میبینند؛ اما منطق بیرونی، مجموعه هنجارها و معیارهای پذیرفته شده از سوی تمام انسانها، فارغ از هنجارها و باورهای خودساخته یا ارزشهایی خاص است.
در منطق بیرونی، گفتوگو و تفاهم بر اساس معیارهای عام انسانی و پایبندی به ارزشهای مشترک فطری همگانی انجام میپذیرد و هر کس تلاش میکند تا ذهنیت خود را برای دیگری تصویرسازی و قابل فهم کند. منطق بیرونی وابسته به عناصر هویتبخش هیچ یک از ادیان، فرقهها، ایدئولوژیها، مذاهب، اعتقادات قومی و نژادی یا هر مکتب فکری و فرهنگی خاص نیست، بلکه بر ارزشهای مشترک انسانی، عقلانیت و قواعد فهم بینالاذهانی استوار است. بنابراین منطق بیرونی زبان گفتوگوی همه انسانهاست.
برخی عناوین فصول ۱۷گانه این کتاب عبارتند از: زیربناییترین موضوع در تفکر دینی معاصر، مصادیق امروزی فرقهشدگی، تفاوت معنویت رحمانی و معنویت شیطانی؛ استعلاطلبی و کینهجویی موانع معنویت قربی، رابطه بین عقل و معنویت، حقیقت ذکر و عقلورزی در کلام معصومین، بحثی پیرامون منطق درونی و منطق بیرونی، رابطه مطلقگرایی و فرقهشدگی، مبارزه ائمه با مطلقشدگی در اطاعت از حاکم، لزوم وجود منطق بیرونی برای دین، وجدانِ دینی و دینِ وجدانی، منشا دینزدایی و دلزدگی از دین، سیاست در راس هرم اسلام اموی، کارکرد اصلی دین ایجاد تفاهم در جامعه انسانی، فرقه و تاثیر آن در تفاهم اجتماعی، حفظ وحدت و انسجام اجتماعی مقدم بر توحید است، شیوه بنیامیه برای دستکاری معیارها، اسلام سیاسی و ایدئولوژیزدگی، اسلامیسازی علوم، «اسلام اموی» دگردیسی معرفتشناختی دین بر محور قدرت.
سیدعباس حسینیقائممقامی، مولف این کتاب علاوه بر تسلط بر دانشهایی نظیر فقه، اصول، فلسفه، عرفان، تفسیر و کلام اسلامی به دلیل حضور در مرکز اسلامی هامبورگ با نگاه برون دینی آشنایی کافی داشته و در این مجموعه نگاه متفاوتی را نسبت به نظرات سنتی به فهم دین به اشتراک گذاشته است. حسینیقائممقامی تئولوگ، فقیه، فیلسوف و عالم اجتماعی ایرانی مدیر مرکز اسلامی هامبورگ و رییس آکادمی اسلامی آلمان بوده است. وی شاگرد اساتیدی چون عبدالکریم حقشناس و حسن حسنزادهآملی بوده است. از ایشان تاکنون بیش از ده جلد کتاب و دهها رساله علمی در موضوعات مختلف در نشریات فارسی و آلمانی زبان منتشر شده است.
source