گروه فرهنگ دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ برخی از کارشناسان فرهنگی این شعر فردوسی که امروزه به صورت ضربالمثل درآمده را غیرمنطقی میدانند و با استدلالها و نمونههایی که از هنر سینما، نقاشی، عکاسی، داستان، موسیقی و شعر غرب میآورند میکوشند تا اثبات کنند هنر فقط نزد ایرانیان نیست و برخی از بقیه مردم دنیا نیز هنرمندند.
در اینکه برخی از مردم دنیا در حوزههای مختلف هنر آثار ماندگاری تولید کردهاند هیچ شکی نیست، اما تعداد این آثار در برابر آنچه ایرانیان تولید کردهاند بسیار محدود است. حدودا یازده قرن است که فرضیه «هنر نزد ایرانیان است و بس» همچنان با قدرت پابرجا است و تاکنون هیچ کشوری نتوانسته این گزاره را زیر سوال ببرد.
هیچ ملتی شاهنامه فردوسی ندارد و همین طور دیوان حافظ، سعدی، عطار، خیام، نظامی و مهمتر از همه مولوی. تمام آنچه که ادبیات غرب در طول یازده قرن پیش در قالب داستان به دنیا عرضه کرده در مقابل شاهنامه فردوسی یک شوخی است. ایران یازده قرن است که در حوزه داستان و کلمه ابرقدرت است و ابرقدرت خواهد ماند.
ایران یازده قرن است که در حوزه «کلمه» ابرقدرت است؛ هیچ ملتی هفت نوع خط ندارد؛ خط کوفی، خط نسخ، خط ثلث، خط محقق، خط تعلیق، خط نستعلیق، خط ریحان.
علاقه ایرانیان به نوشتن و قلم ریشه در ادیان الهی دارد. در قرآن در سوره «قلم» چنین میخوانیم: «سوگند به قلم و آنچه با آن مینویسند».
درانجیل یوحنا چنین میخوانیم: «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. همان در ابتدا نزد خدا بود. همهچیز به واسطۀ او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت».
«موسی کلیمالله: به وقت طلوع» فیلمی ایرانی محصول ۱۴۰۳ به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی سید محمود رضوی است. موسی کلیمالله، داستان زندگی موسی را روایت میکند و علیرضا کمالی با همراهی مریلا زارعی، نقش پدر و مادر او را به تصویر میکشند.
«موسی کلیمالله: به وقت طلوع» در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در «چهار بخش» سیمرغ بلورین دریافت کرد و در صدر جوایز ایستاد. برخی از کارشناسان بر این اعتقادند که این فیلم میتوانست در بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن نیز موفق به دریافت سیمرغ شود.
«موسی کلیمالله: به وقت طلوع» با محوریت زندگی پیامبر یهودیان از جشنواره فیلم فجر جمهوری اسلامی چهار جایزه گرفت، اما این اتفاق هیچ گاه در جشنواره ونیز، کن، برلین، تورنتو و ساندنس برای فیلم محمد رسول الله ساخته مصطفی عقاد و فیلم محمد رسول الله ساخته مجید مجیدی نیافتاد و اصلا این دو فیلم را به جشنواره راه ندادند.
این واقعیت باید در تاریخ ثبت شود که کشور ایران که از طرف برخی رسانههای دنیا متهم به جنگ طلبی، یهود ستیزی و مسیحی ستیزی است در سال ۱۴۰۳ بیشترین بودجه را برای تولید فیلم حضرت موسی گذاشت و بهترین کارگردان پس از انقلاب را برای تولید آن در نظر گرفت.
سینما و تلویزیون ایران در طول چهل سال گذشته تقریبا در مورد همه ادیان الهی فیلم تولید کرده است؛ «بشارت منجی» به کارگردانی «نادر طالب زاده»، «مریم مقدس» به کارگردانی «شهریار بحرانی»، «اصحاب کهف» و «یوسف پیامبر (ص)» به کارگردانی «فرجالله سلحشور« و «ابراهیم خلیلالله» به کارگردانی «محمدرضا ورزی»، اما هالیوود در طول صد و بیست سال گذشته با همه ادعایی که در مورد دموکراسی داشتن و حرفهای بودن دارد هیچ گاه فیلمی درباره حضرت محمد (ص) نساخت.
«هنر نزد ایرانیان است و بس» یعنی هنرمند ایرانی به آن درجه از تکامل روحی، معنوی و علمی رسیده که میتواند هم درباره حضرت موسی (ع) فیلم بسازد هم درباره حضرت عیسی (ع) و هم درباره حضرت محمد (ص) و آن قدر بزرگوار است که در جشنوارهاش به هر سه فیلم ـ هر سه دین ـ جایزه بدهد، کاری که جشنوارههای معتبر اروپا و آمریکا تاکنون انجام ندادهاند.
انتهای پیام/ 121
source