Wp Header Logo 2584.png

به گزارش ایکنا؛ سیدمسعود علوی‌تبار، شاعر، فعال فرهنگی و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی که به همراه علیرضا قزوه، شاعر و کارشناس ادبی و سیدحمیدرضا هاشمی گلپایگانی؛ مدیر «خانه ای بی» (بیماران پروانه‌ای) با هدف آگاهی‌سازی و اطلاع‌رسانی عمومی در سطح جامعه برای شناخت این بیماران از سوی عموم مردم، رفع باورهای غلط درباره بیماران «ای بی» مانند عدم مُسری بودن این بیماری و نیز رو کردن و برملا ساختن دست دشمنان ایران‌زمین که داروهای این بیماران را در سایه تحریم‌های ظالمانه خویش با وجود تمام ادعاها درباره حقوق بشر و نظایری از این دست داشته و دارند و از بیماران سرزمین‌مان محروم کرده‌اند که همین مسئله تهیه این داروها را حتی با قیمت گزاف برای بسیاری از مردم و خانواده‌ها به ویژه اقشار کمتر برخوردار ایران با مشکلات متعددی مواجه ساخته است؛ نخستین جشنواره بین‌المللی شعر پروانگی را راه‌اندازی کرده‌اند.

ارسالی صبح روز شنبه//// «گریه پروانه» از «پروانگی» + صوت

با وجود نوپا بودن و برداشتن نخستین گام این جشنواره علاوه بر همراهی بسیار مطلوب شاعران کشورمان، شاعران بسیاری از کشورهای همسایه و جهان چون افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه، لبنان، سوریه، بنگلادش، الجزایر و مراکش در این رویداد شرکت کرده‌اند تا هم لبیکی با صدای شعر برای تقویت روحیه و همراهی با بیماران و خانواده‌های آنها داشته باشند و نیز با زبان گیرا و تاثیرگذار شعر از سویی به آگاهی‌بخشی عمومی این بیماری کمک کرده و از سوی دیگر نقد خود را به تحریم‌های آمریکا درباره نبود اجازه ارسال داروهای این بیماران توسط دیگر کشورها به ایران وارد سازند.

در همین راستا سیدمسعود علوی‌تبار؛ دبیراجرایی این جشنواره دو قطعه «گریه پروانه» و «پروانگی» را سروده و با همراهی گروه موسیقی ثارالله آنها را به شکل آهنگین تولید کرده است که پخش این دو قطعه را برای نخستین بار در اختیار ایکنا و خوانندگان این رسانه قرار داده است.

در ادامه دو قطعه شعر «گریه پروانه» و «پروانگی» و آهنگ تولید شده بر مبنای این قطعات از خاطرتان می‌گذرد.

ارسالی صبح روز شنبه//// «گریه پروانه» از «پروانگی» + صوت

پروانگی

پیله بر خویش تنیدم به تو محدود شدم

اشک از دیده چکاندم همگی رود شدم

آهِ سردت به دل افکند حرارت باشم

همچو‌ شمعی به برت شعله شدم دود شدم

در دبستان تو از عقل سؤالم کردند

از جنون گفتم و در درس تو مردود شدم

تو همان جلوه‌فروشی که خریدار توام

هستی‌ام دادم و در پای تو نابود شدم

منم آن قصه خاکستر بر باد شده

کآنچه داغت به دل خون شده فرمود شدم

گر بخواهید ز پروانگی‌ام یاد کنید

غزلی گشتم و در دفتر مسعود شدم

گریه پروانه

این گریه پروانه‌ای در آسمان است

این ضجه‌های کودکی از عمق جان است

زین درد امکان عبور از لحظه‌ها نیست

هنگامه تلخ توقف در زمان است

دانم که جسم خسته‌اش در خاطر گل

نازکتر از بال و پر پروانه‌گان است

در سینه‌اش اما دلی سرشار از شوق

با رقص گل‌ها پا به پا لِی‌لِی کُنان است

من مادرم! یک لحظه هم طاقت ندارم

این دردهای بی‌امان تا استخوان است

در پیش چشمم ذره ذره آب می‌شد

شمع جهان افروز جانم نیمه‌جان است

سیمای او را طاقت بک بوسه‌ام نیست

با بوسه‌ای گلبرگ این گل خون چکان است

انتهای پیام

source