Wp Header Logo 1101.png

به گزارش ایکنا، در سال‌های حماسه‌سای هشت سال دفاع مقدس؛ نیز در سال‌های پیش از آن رویداد، در مبارزات مردم در نهضت امام خمینی(ره) که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد و اگر همینطور بخواهیم به پیش و عقبه این رخداد اشاره کنیم، در جای‌جای تاریخ ایران‌زمین از مشروطه تا صدر اسلام، از حمله قوای روس و انگلیس به شهرهای جنوبی و شمالی کشور تا قیام «سربداران»، همواره فرزندان این خاک برای دفاع از این مرز پُرگهر و برای دفاع از آرمان‌هایشان، جانشان را فدا کرده و به همین میزان و شاید بیش از آن، مادران نیز در سوگ فرزندان نشسته و پایداری کرده‌اند.

دوران سال‌های جنگ و خون، ایام ایثار و شهادت، تابلوی مقاومت و ایثار، روزهای هشت ساله دفاع مقدس، باشکوه‌ترین این تصویرها را رقم زده است که مادرانی با اهدا و ایثار چند فرزند در راه خدا مقاوم ایستادند و زبان به گِله و شکایت باز نکردند. کتاب «ام علاء» حکایت یکی از همین مادرهای سرزمین انقلابی، اسلامی و اهورایی ایران است.

خانم فخرالسادات طباطبایی، دختر آیت‌الله سید محمدجواد طباطبایی و همسر آیت‌الله سید حسن قبانچی، نه تنها مادر چهار شهید که همسر شهید و خواهر شهید هم بود. دامادش نیز به دست نیروهای بعث به شهادت رسید.

این بانوی بزرگوار که ایرانی‌الاصل بود، در عراق متولد شده و رشد کرده بود، به رسم عرب، به واسطه اینکه اولین فرزندش «علاء» بود، همه او را با کنیه «ام علاء» صدا می‌کردند.

«ام علاء» روایت زندگی ام‌الشهدا، فخرالسادات طباطبایی است. حکایت مادری است که نه تنها برای فرزندان خود که به گفته هر که او را می‌شناخت، برای همه مادر بود. فرقی هم نداشت که بزرگ‌تر از او یا کوچک‌تر از باشند.

ام علاء سنگ صبوری بود که غصه همه را شنوا می‌شد و آغوش پرمهری که برای دیگران باز بود تا سر بر زانوانش بگذارند و دست نوازشش را لمس کنند.

نه تنها حکایت زندگی فخرالسادات خواندنی است که حتی انتخاب شدن سمیه خردمند هم به عنوان نویسنده جالب و دوست‌داشتنی است.

خانم شاعرپیشه‌ای که سال‌ها میان قافیه و ردیف‌ها زندگی کرده بود؛ اما هیچ‌گاه به خودش اجازه نوشتن روایت و داستان را نداده بود. می‌گفت من الفبای نویسندگی را نمی‌دانم اما انتخاب که بشوی دیگر این حرف‌ها کاری ازشان بر نمی‌آید. باید بگویی سمعاً و طاعتاً!

پس پُر بیراه نیست که بگوییم خانم خردمند برای این کار انتخاب شده بود، چه آن موقع که عکس سیدصادق قبانچی را میان برگه‌های کتاب پیدا کرد، چه وقتی جور دیگری راهی آرامستان «شیخان» در شهر مقدس قم شد، چه روزی که مزار «ام علاء» را پیدا کرد. در همه اینها به تحقیق و بدون تردید پیوستگی عمیق و عجیبی نهفته بود.

گویی فرد دیگری داشت این قطعه‌ها را کنار هم می‌گذاشت تا او (سمیه خردمند) بشود یکی از آشناهای «ام علاء». تا ام علاء برای خردمند هم حکم مادری را پیدا کند که از آن دنیا دستش را برای باز کردن گره‌ها به روی خانم خردمند گشوده است.

فخرالسادات طباطبایی، بانوی ایرانی‌الاصلی بود که در نجف در خانه‌ای که صمیمیت الفبای اعضایش بود، به دنیا آمد، رشد کرد و بعدها عروس شد و از آن خانه به خانه‌ای دیگر رفت که آنجا هم دست‌ کمی از خانه پدری‌اش نداشت.

او مادر 18 فرزند شد که 4 فرزندش را در راه اسلام فدا کرد. خود نیز طعم زندان‌های نمور بعثی‌ها را چشید و ثمره‌اش فلج شدن یک طرف بدنش بود. او در قم دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه(س) در حجره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.

در بخشی از کتاب آمده است:

«داستان من و این کتاب نتیجه یک اعتماد است؛ اعتماد به دوست حقیقی انسان، کسی که از لحظه لحظه زندگی ما باخبر است. وقتی از دردهایت بگویی و از او خواهش کنی حلقه‌های مفقود زندگی‌ات را به هم متصل کند، حتماً به بهترین شکل این کار را برایت انجام می‌دهد… همه را سپردم دست خودش. از همه چیز و همه کس بریده بودم. زندگی‌ام شده بود مثل تکه‌های یک جورچین به هم ریخته. هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم قطعه‌ها را درست سر جای خودشان بگذارم.»

چاپ هفتم کتاب «ام علاء» در 270 صفحه قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت 200 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است. علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

انتهای پیام

source