Wp Header Logo 1483.png

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دعا به تعبیر امام خمینی (ره) یکی از نعمت‌های خداوند بر انسان است، دعا کردن نیز شکرانه این نعمت است، نکته مهم در این میان آن است که علاوه بر شناخت و درک این نعمت زوایای آن را بشناسیم. امام خامنه‌ای در بسیاری از بیانات خود همواره بر التزام به دعا کردن تاکید دارند. ایشان توصیه دارند چه در امور جزئی و چه در امر کلی نباید از دعا کردن غافل شد. 

مانع اجابت دعا بنده است

مجموعه بیانات امام خامنه‌ای در خصوص مفهوم و معنای دعا در کتاب «دعا از منظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه‌ای مدظله‌العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی» گدآوری و تدوین شده که قسمت سوم آن را در ادامه می‌خوانید:

راه تقوا ذکر خداست

دعا، یک نعمت است و فرصت دعا کردن، یک نعمت است. در وصیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به امام حسن مجتبی علیه‌السلام این معنا وارد شده است: «إِعلم أنّ الّذِی بِیدِهِ خزائِنُ ملکُوتِ الدُّنیا و الآخِرهً قد أذِن لِدُعائِک و تکفّل لِإِجابتِک»؛ خدای متعال که همه قدرت آسمان و زمین در قبضه توانایی اوست، به تو اجازه داده که با او دعا کنی و حرف بزنی و از او بخواهی. «و أمرک أن تسألهُ لِیُعطِیک»؛ از او مطالبه کنی تا او هم به تو عطا کند. این رابطه درخواست کردن و گرفتن از خدا، مایه تعالی روح انسان است و همان تقویت‌کننده روح عبودیت است.

«و هُو رحِیمٌ کرِیمٌ لم یجعل بینک و بینهُ من یحجُبک عنه»؛ خدای متعال بین خودش و تو، واسطه‌ای، فاصله‌ای و حجابی قرار نداده است. هروقت با خدا شروع کنید به سخن گفتن و عرض نیاز کردن، خدای متعال صدا و درخواست شما را می‌شنود. با خدا همیشه می‌شود هم‌زبان شد، می‌شود گفت‌و‌گو کرد، می‌شود مأنوس شد و می‌شود از او درخواست کرد. این برای بشر، فرصت و نعمت خیلی بزرگی است.

در دنبال همین آیات که سه آیه درباره روزه است، بلافاصله می‌فرماید: «و إِذا سألک عِبادِی عنِّی فإِنِّی قرِیب»‌ای پیغمبر هنگامی‌که بندگان من درباره من از تو بپرسند من نزدیکم، نمی‌گوید به آنها بگو من نزدیکم، خودش با آنها هم‌صحبت می‌شود می‌گوید: «فإِنِّی قرِیبٌ» من نزدیکم «أُجِیبُ دعوهً الدّاعِ إِذا دعانِ» دعوت دعوت‌کننده را اجابت می‌کنم. دعای خواستار از خودم را برآورده می‌کنم «فلیستجِیبُوا لِی» به من پاسخ بگویند «و لیُؤمِنُوا بِی» به من ایمان بیاورند. 

مرحوم علامه طباطبایی رضوان اللّه تعالی علیه در این آیه شریفه متوجّه یک نکته‌ای شده. ایشان می‌فرماید که پروردگار عالم در آیه «و إِذا سألک عِبادِی عنِّی» هفت مرتبه ضمیر متکلّم وحده به کار برده، «من» «و إِذا سألک عِبادِی عنِّی فإِنِّی قرِیبٌ أُجِیبُ دعوهً الدّاعِ إِذا دعانِ فلیستجِیبُوا لِی و لیُؤمِنُوا بِی» در هیچ آیه دیگری از آیات قرآن این‌همه خدای متعال از خود حرف نزده، در یک متن به این کوتاهی هفت مرتبه گفته من. 

این برای اثبات نزدیکی خدا به بندگانی است که دل به‌سوی خدا می‌گشایند و زبان باز می‌کنند به ستایش الهی؛ و در هر نمازی هم اقلاً در دو رکعتش می‌گوییم: «إِهدِنا الصِّراط المُستقِیم» … شما هفده رکعت نماز واجب می‌خوانید. از این هفده رکعت باید در ده رکعتش «إِهدِنا الصِّراط المُستقِیم» بگویید.

«قُل ما یعبؤُا بِکُم ربِّی لو لا دُعاؤُکُم». بدون دعا و توجّه و توسّل به پروردگار نمی‌شود راه را پیش برد و من اعتقاد دارم که یکی از علل موفقیت امام ره، همین تضرّع و توجّه به پروردگار متعال بود. قرآن به مسلمان‌ها خطاب می‌کند که: «أُذکُرُوا اللّه ذِکراً کثِیرا»؛ خدا را ذکرِ کثیر کنید. ذکر یعنی یاد. ذکر و یاد در مقابل غفلت و نسیان است. غرق در عوارض و حوادث و پیشامد‌های گوناگون شدن و از مطلب اصلی غفلت کردن؛ این، گرفتاری بزرگ ما بنی‌آدم است. می‌خواهند این نباشد. آن‌وقت این یاد هم صِرف یاد کردن و متذکر شدن نیست، ذکر کثیر را از ما خواسته‌اند.

راه تقوا هم ذکر خداست. آیه شریفه قرآن می‌فرماید: «لقد أنزلنا إِلیکُم کِتاباً فِیهِ ذِکرُکُم.» یعنی قرآن را وسیله ذکر و به هوش بودن و متوجّه بودنِ آحاد مسلمانان معرفی فرموده است؛ زیرا بسیاری از مردم، در طول زمان دچار غفلت از حقایق عالم و در رأس همه، غفلت از ذات مقدّس پروردگار بوده‌اند؛ و موضوع ذکر و هدایت را به‌عنوان مسئله اصلی و اساسی خودمان مورد توجّه قرار دهیم. پس ملت ما، امروز ازجمله موضوع‌هایی که احتیاج دارد به‌درستی به آن توجّه کند، موضوع ذکر و دوری از غفلت است. عرفان واقعی یعنی این؛ یعنی آن ذکر و یاد الهی را در انسان به وجود بیاورد و بصیرت لازم را برای حضور در مقابل خدا ایجاد کند.

همه این فرایض و احکام الهی حدّی دارند؛ اندازه‌ای دارند که وقتی به آن حدّ و مرز رسیدند، تمام می‌شود؛ تکلیف تمام می‌شود؛ «إِلّا الذِّکر»؛ مگر ذکر. «فلیس لهُ حدٌّ ینتهِی إِلیه»؛ ذکر حدّ ندارد؛ اندازه‌ای ندارد که وقتی این اندازه ذکر و یاد حاصل شد، بگوییم دیگر بس است؛ دیگر لازم نیست. بعد خود حضرت توضیح می‌دهد و می‌فرماید: «فرض اللّهُ عزّوجلّ الفرائِض فمن أدّاهُنّ فهُو حدُّهُن»؛ هرکس فرایض را ادا کرد، آنها را به حدّ و مرز خود رساند. 

«و شهر رمضان فمن صامهُ فهُو حدُّهُ»؛ مثلاً ماه رمضان که تمام شد، شما این فریضه را به مرز خودش رساندید؛ تمام شد و دیگر چیزی بر شما واجب نیست. «و الحجّ فمن حجّ فهُو حدُّهُ»؛ هرکس حج را به جا آورد ـ به اعمال پایان حج که رسید ـ آن را به مرز رساند. این در صورتی است که در هر دو جا «فهُو حدُّهُ» بخوانیم. البتّه می‌شود «فهُو حدُّهُ» هم با یک تعبیر دیگری خواند؛ اما «إِلّا الذِّکر»؛ فقط ذکر مثل بقیه فرایض نیست.
دیگر بقیه فرایض را ذکر نفرمودند؛ زکات را وقتی دادید، دیگر واجب نیست، به همان اندازه‌ای که مقرّر شده است. خمس را همین‌جور، صله‌رحم را همین‌جور. بقیه فرایض و واجباتی که هست، همه از همین قبیل است، مگر ذکر؛ «إِلّا الذِّکر فإِنّ اللّه عزّوجلّ لم یرض مِنهُ بِالقلِیلِ و لم یجعل لهُ حدّاً ینتهِی إِلیهِ»

خدا به ذکرِ قلیل راضی نشده است؛ حدّی برای آن قرار نداده است که بشود به آن حدّ رسید. «ثمّ تلا»؛ بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «یا أیُّها الّذِین آمنُوا اذکُرُوا اللّه ذِکراً کثِیراً». اهمیت ذکر این است. حضرت باقر علیه‌السلام فرمود: «ثلاثٌ مِن أشدِّ ما عمِل العِباد»؛ سه چیز هست که جزو تکالیف بسیار مهمی و دشوار مؤمنین است؛ کار‌های سخت. سوّم، «و ذِکرُ اللّهِ علی کُلِّ حالٍ»؛ در همه حال ذاکر خدای متعال باشد. با صحیفه سجادیه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمی است. اینکه گفته‌اند زبور آل محمد، واقعاً همین‌طور است؛ پُر از نغمه‌های معنوی است، دعا و درس است.

انتهای پیام/161

source