Wp Header Logo 735.png

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، برنامه «محفل» مجموعه پادکست‌های قرآنی در مورد زندگی برخی از انبیاء الهی (علیهم‌السلام) با هدف آشنایی عمیق‌تر مخاطبان با سیره پیامبران (علیهم‌السلام) و درس‌آموزی از زندگی آنها تولید کرده است.

در این مجموعه پادکست‌ها، حجت‌الاسلام و المسلمین «غلامرضا قاسمیان» استاد حوزه و دانشگاه به تحلیل و تفسیر آیات مرتبط با زندگی و رسالت انبیاء الهی (علیهم‌السلام) پرداخته است و آیات قرآن نیز با نوای «حامد شاکرنژاد» قاری بین‌المللی کشورمان تلاوت شده‌اند.

این مجموعه پادکست‌ که با عنوان «پادکست حضرت نوح (ع)» منتشر می‌شود، تبیین دقیق و علمی داستان حضرت نوح (علیه‌السلام) همراه با استنباط درس‌ها و عبرت‌های کاربردی برای زندگی امروز است که با زبانی ساده و قابل فهم ارائه شده است. 

قسمت دوم این پادکست که تبیین‌کننده دعوت حضرت نوح (علیه‌السلام) به توحید است

پادکست با آیه ۹ سوره مبارکه «اسراء» «إِنَّ هذا القرآنَ یَهدِي لِلَّتي هِیَ أَقوَمُ وَ یُبَشِّرُ المُؤمنینَ الَّذینَ یَعمَلونَ الصّالحاتِ أَنَّ لَهُم أَجراً کَبیراً/ همانا این قرآن به استوارترین راه هدایت می‌کند و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برایشان پاداش بزرگی است.» به تلاوت «حامد شاکرنژاد» قاری بین‌المللی کشورمان آغاز می‌شود.

زمینه‌ حضرت نوح (ع) برای غربالگری بشر/ فقط «نذیر» بودن حضرت نوح (ع) به‌خاطر شرایط و زمانه ایشان بود

در جریانی شبیه به جریان حضرت نوح (ع) قرار داریم

حجت‌الاسلام و المسلمین قاسمیان در دومین قسمت این پادکست، در ابتدا با اشاره به اینکه حضرت نوح (علیه‌السلام) پیغمبری بزرگ و پیامبر اولواالعزم بودند، گفت: «جریان حضرت نوح (علیه‌السلام) برای ما بسیار مهم است به این دلیل که جریانات آخرالزمانی به جریانات مربوط به حضرت نوح (علیه‌السلام) گره خورده‌اند و در قرآن اشاره‌ای شده است که انگار مسئله آخرالزمان، مسئله‌ای است شبیه به جریان حضرت نوح (علیه‌السلام).

در ابتدای سوره مبارکه «اسراء» آمده است که پس از اینکه جریان اسراء و معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) مطرح می‌شود، ناگهان پس از طرح آیه «مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلی المَسجِدِ الأَقصی» (اسراء/ ۱) به ماجرای بنی‌اسرائیل و فساد این قوم، دو بار فساد بنی‌اسرائیل و… اشاره می‌کند و در اثنای آن این نکته را مطرح می‌کند:

«وَ آتَینا موسیَ الکِتابَ وَ جَعَلناهُ هُدیً لِبَنِی‌إِسرائیلِ أَلّا تَتَّخِذوا مِن دونِي وَکیلاً/ ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم و او را هدایت‌گر بنی‌اسرائیل قرار دادیم که غیر از من تکیه‌گاه و کارسازی نگیرید.» (اسراء/ ۲) خداوند در این آیه می‌فرماید که ما به موسی (علیه‌السلام) کتاب دادیم و او را هدایتی برای قوم بنی‌اسرائیل قرار دادیم و غیر از من، به کسی تکیه نکنید و کسی را وکیل قرار ندهید پس از آن، خداوند خطاب به همه ما می‌فرماید: «ذُرِّیَّةَ مَن حَمَلنا مَعَ نوحِ/ (ای بنی‌اسرائیل!) ای فرزندان کسانی که آنها را همراه نوح (ع) سوار (بر کشتی) کردیم و (نجات دادیم!)» (اسراء/ ۳) ای کسانی که ذریه کسانی هستید که با حضرت نوح (علیه‌السلام) در کشتی بودید، «إِنَّهُ کانَ عَبداً شَکوراً/ همانا نوح (ع) بنده‌ای بسیار شکرگزار بود (شما هم مثل او باشید تا نجات یابید)» (اسراء/ ۳) حضرت نوح (علیه‌السلام) یک بنده شکور بود. پس از آن خداوند می‌فرماید: «وَ قَضَینا إِلی بَنِی‌إِسرائیلِ فِی الکِتابِ لَتُفسِدُنَّ فِی الأَرضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعلُنَّ عُلُوّاً کَبیراً/ ما در کتاب (تورات) به بنی‌اسرائیل اعلام کردیم که قطعاً شما دو بار در زمین فساد می‌کنید و برتری‌جویی بزرگی خواهید کرد» (اسراء/ ۴) و در ادامه می‌فرماید که چگونه بندگان ما فسادهایی که قوم بنی‌اسرائیل مرتکب می‌شوند را دفع می‌کنند و مسئله فسادهای بنی‌اسرائیل و یهود را مطرح می‌کند.

انگار خداوند می‌خواهد بگوید که شما هم در همان وضعیت و موقعیت حضرت نوح (علیه‌السلام) قرار می‌گیرید. آخرالزمان در وضعیتی شبیه به وضعیت حضرت نوح (علیه‌السلام) قرار می‌گیرد. «إِنَّهُ کانَ عَبداً شَکوراً/ همانا نوح (ع) بنده‌ای بسیار شکرگزار بود (شما هم مثل او باشید تا نجات یابید)» (اسراء/ ۳) حضرت نوح (علیه‌السلام) بنده شکور بود و شما هم «عبد شکور» باشید؛ یعنی خالص باشید. معنای «شُکر» این است که شما دارید نعمت را صد درصد در مسیر صحیح آن استفاده می‌کنید. یعنی شرایطی که خداوند به شما داده است «ذُرِّیَّةَ مَن حَمَلنا مَعَ نوحِ»! خالص بشوید. حضرت نوح (علیه‌السلام) خالص بودند و ۹۵۰ سال خالصانه برای خدا کار کردند و برای شما الگوی شُکر هستند؛ کما اینکه در روایات داریم که اگر می‌خواهید شُکر یاد بگیرید، از حضرت نوح (علیه‌السلام) بیاموزید. نماد شُکر و حرکت خالصانه، ایشان هستند. 

زمینه‌ حضرت نوح (ع) برای غربالگری بشر/ فقط «نذیر» بودن حضرت نوح (ع) به‌خاطر شرایط و زمانه ایشان بود

ارتباط همه انبیاء (ع) با حضرت خاتم‌الانبیاء (ص) شعاعی از وجود ایشان است

البته همه انبیاء (علیهم‌السلام) نسبت به حضرت خاتم‌الانبیاء (صلی الله علیه و آله)، یک رابطه‌ای دارند که شعاعی از وجود ایشان است. در قرآن آمده است که «فَکَیفَ إِذا جِئنا مِن کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئنا بَکَ عَلی هَؤُلاءِ شَهیداً/ پس چگونه خواهد بود آنگاه که از هر امتی گواهی (از خودشان) بیاوریم و تو را نیز بر آنان گواه آوریم؟!» (نساء/ ۴۱) یعنی تمام امت‌ها شهید و شاهد دارند و پیغمبرانشان شاهدان امت‌های خودشان هستند و تو شاهد همه آنها هستی و اینها زیرمجموعه تو هستند. 

منظور ما از شُکر به سبک حضرت نوح (علیه‌السلام) این است که شعاعی از شُکری است که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کرده‌اند و در اینجا جلوه خوبی پیدا کرده است. جلوه تامی از شُکری که ایشان دارند، در حضرت نوح (علیه‌السلام) دیده شده است.

حضرت نوح (علیه‌السلام) پیغمبر شُکر هستند کمااینکه الگوی صبر هم هستند. در سوره مبارکه «هود» که جریان ایشان را بیان می‌کند، پس از اتمام این جریان، اینگونه آیه را بیان می‌کند «تِلکَ مِن أَنباءِ الغَیبِ نوحیها إِلَیکَ/ (ای پیامبر!) اینها از اخبار غیبی است که ما آنها را به تو وحی می‌کنیم» (هود/ ۴۹) ما این اخبار غیبی بودند که به تو دادیم «ما کُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَ لا قَومُکَ مِن قَبلِ هذا/ (و) پیش از این نه تو و نه قوم تو از آنها خبری نداشتید» (هود/ ۴۹) ای پیغمبر! تو قبل از این، این اخبار غیبی را نمی‌دانستی «فَاصبِر» داستان نوح (علیه‌السلام) را دیدی؛ پس تو هم صبر کن. «إِنَّ العاقِبَةَ لِلمُتَّقین» عاقبت برای متقیان بود. «فَاصبِر» یعنی حضرت نوح (علیه‌السلام) الگوی صبر هم هستند کمااینکه در آیات قرآن به پیامبر گفته می‌شود «فَاصبِر کَما صَبَرَ أولواالعَزمِ مِنَ الرُّسُل/ پس (ای پیامبر!) صبر کن همانگونه که پیامبران اولواالعزم صبر کردند» (احقاف/ ۳۵)

پیامبران اولواالعزم در یک پروژه آخرالزمانی حرکت می‌کنند

وی در ادامه در تعریف پیامبران اولواالعزم گفت: « «اولواالعزم» به معنای صاحب عزم است، اما پنج پیغمبر داریم و به واسطه اینکه یک، دعوتشان جهانی است؛ دوم، صاحب کتاب و شریعت هستند و در پروژه آخرالزمانی حرکت می‌کنند، اولواالعزم هستند؛ چون دعوتشان جهانی است، دارند آن کار آخری که وجود دارد که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) باید بیایند تا آن را تمام کنند، از ابتدا در آن پروژه فعالیت می‌کنند و نگاهشان از ابتدا به آن حرکت جهانی است.

در کتاب «کافی» در مورد «اولواالعزم» آمده است که «فثبتَت العزیمةُ لهؤلاءِ الخَمسة فی المهدی (عج)» این پنج نفر عزم کرده‌اند که کار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) را دربیاورند.

اگر کسی می‌خواهد دنباله‌روی پیغمبر اولواالعزم باشد، باید در دستگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) باشد و درس، کار، عبادت، فعالیت اقتصادی و… او به این نیت باشند. یکی از نکات مهم در بحث اولواالعزم این است و نکته دیگر به همین دلیل، وجود شریعت و کتابی است که پیامبران اولواالعزم می‌آورند. 

«شَرَعَ لَکُم مِنَ الدّینِ ما وَصَّی بِهِ نوحاً وَ الَّذي أَوحَینا إِلَیکَ وَ ما وَصَّینا بِهِ إِبراهیمَ وَ موسی وَ عیسی أَن أَقیموا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فیهِ/ از (احکام) دین آنچه را به نوح (ع) سفارش کرد، برای شما (نیز) مقرر داشت و آنچه را به‌سوی تو وحی کردیم و آنچه ابراهیم (ع)، موسی (ع) و عیسی (ع) را بدان سفارش کردیم، آن بود که دین را به‌پا دارید و در آن دچار تفرقه نشوید» (شوری/ ۱۳) اینها باید اصل دین را اقامه کنند.

آیه ۲۱۳ سوره مبارکه «بقره» یکی از تابناک‌ترین آیات در مورد بعثت انبیاء است. 

«کانَ النّاسُ أُمَّةً واحدةً فَبَعَثَ اللهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنذِرینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحکُمَ بَینَ النّاسِ فِیمَا اختَلَفوا فیهِ وَ مَا اختَلَفَ فیهِ إِلَّا الَّذینَ أُوتُوهُ مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّناتُ بَغیاً بَینَهُم فَهَدَی اللهُ الَّذینَ آمَنوا لِمَا اختَلَفوا فیهِ مِنَ الحَقِّ بِإِذنِهِ وَ اللهُ یَهدِي مَن یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُستَقیمٍ/ مردم (در آغاز) امتی یگانه و یکدست بودند (و در میان آنها تضاد و در گیری نبود. سپس در میان آنها اختلافات بوجود آمد) پس خداوند پیامبران را بشارت‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانی را به‌حق نازل کرد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند، حکم کند و در آن (کتاب) اختلاف نکردند مگر کسانی که به آنان داده شده بود، (آن هم) پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد، (و به‌خاطر) حسادتی که میانشان بود. پس خداوند آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به خواست خود هدایت کرد. (اما افراد بی‌ایمان همچنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند.) و خداوند هرکس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.» (بقره/ ۲۱۳)

حضرت نوح (علیه‌السلام) در زمانی به پیامبری مبعوث شدند که وضعیت دنیا به یک انحراف بسیار بالا دچار شده بود.

 «وَ أَنَّهُ أَهلَکَ عاداً الأولی؛ وَ ثَمودَ فَمَا أَبقَی؛ وَ قَومَ نوحٍ مِن قَبلُ إِنَّهُم کانوا هُم أَظلَمَ وَ أَطغَی/ و همو است که نسل پیشین عاد را هلاک کرد؛ و (نیز قوم) ثمود را، پس (احدی از آنان را) باقی نگذاشت؛ و پیش از آنان، قوم نوح (ع) را که آنان ستمکارتر و سرکش‌تر بوده‌اند.» (نجم/ ۵۰_۵۲)

طوفان حضرت نوح (ع)، یک طوفان جهانی بود

خداوند قوم عاد را هلاک کرد، از قوم ثمود هم کسی را باقی نگذاشت و قوم نوح (علیه‌السلام) را هم از قبل هلاک کرده بود و در مورد این قوم هم می‌گوید که اینها از همه از ظالم‌تر و طغیان‌گرتر بودند. اینجا بود که حضرت نوح به‌عنوان یک پیغمبر اولواالعزم آخرالزمانی_اول‌الزمانی وارد صحنه می‌شوند.

ایشان می‌دانند که باید در دستگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) فعالیت کنند و آن پروژه را جلو ببرند؛ لذا طرح خودشان هم به‌عنوان «اولواالعزمِ مِنَ الرُّسُل» یک پروژه جهانی می‌شود. به همین خاطر طوفان حضرت نوح (علیه‌السلام))، یک طوفان جهانی بود. ایشان یک منجی برای قوم خود بودند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) هم همینطور هستند. 

پیغمبر اولواالعزم اینگونه است: «إِنَّ اللهَ الصطَفَی آدَمَ وَ نوحاً وَ آلَ إِبراهیمَ وَ آلَ عِمرانَ عَلَی العالَمینَ/ به‌راستی که خداوند، آدم (ع) و نوح (ع) و خاندان ابراهیم (ع) و خاندان عِمران (ع) را بر جهانیان برگزید.» (آل عمران/ ۳۳) 

حضرت آدم (علیه‌السلام) با اینکه «اولواالعزمِ مِنَ الرُّسُل» نبودند، اما چون ویژگی داشتند و به‌عنوان اولین پیغمبر معرفی شدند. حضرت نوح (علیه‌السلام) هم صاحب شریعت و پیغمبر اولواالعزم هستند و هدف جهانی دارند، پیغمبر شاکر، صابر، شکور و صبور هستند. «سلامٌ علی نوح فی العالیمن» اینجاست که حضرت نوح (علیه‌السلام) زمینه‌ای خواهند شد برای غربالگری که در پادکست بعدی به آن می‌رسیم.

حضرت نوح (ع) به‌دلیل شرایط زمانه‌شان فقط «نذیر» بودند

ایشان پیغمبر خشنی نبودند، اما شرایط ایشان و زمانه ایشان حضرت نوح را به جایی کشانید که باید فقط «نذیر» باشند و نمی‌توانند «بشیر و نذیر» باشند؛ با آنکه در آیات قرآن آمده است «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنذِرینَ» که پیامبران هم «مبشّر» هستند و هم «منذر»، اما این در مورد حضرت نوح صدق نمی‌کند. درست است که اهل رحمت بودند، اما آنجا که هم در سوره مبارکه «نوح» آمده است و هم در سوره مبارکه «هود»، اینها جلوه نذیر بودن و ترساننده بودن هستند.

وقتی کسی دارد داخل پرتگاهی سقوط می‌کند، با صدای فریاد او را از سقوط بازمی‌دارند که «نذیر» هم اینگونه است. به همین خاطر، جلوه‌ای از حضرت نوح (علیه‌السلام) روشن شده است که او نذیر است و بشیر نیست که این هم به‌دلیل شرایط زمانه حضرت نوح (علیه‌السلام) است و نه ویژگی ایشان. حضرت نوح (علیه‌السلام) پر از رحمت بودند.»

این پادکست را در زیر بشنوید:

انتهای پیام/ 118

source