این بازیگر کپشنی دلی و احساسی برای این تصویر نوشت که نظر مخاطبان را جلب کرد.
او نوشت: این تصویر، یه تکه از کودکی منه…تو خونهی مادربزرگ، که برای من امنترین جای دنیا بود. جایی که صدای خنده، بوی غذاهای خونگی و عشق بی قید و شرط تو هواش موج میزدمن نوه دوردونه مادربزرگ بودم یه روز به دور از چشم بزرگ ترهابچههای فامیل تصمیم گرفتن هنر آرایشگریشون رو امتحان کنن—و من شدم مدل تمرینیشون! موهایی که مدت هابرای بلند شدنش صبر کرده بودم، تو چند دقیقه کوتاه و ناشیانه زده شدن…با دیدن خودم تو آیینه از گریه نفسم بند اومد، هیچ کس نمیتونست آرومم کنه تا اینکه عمو حسین، قهرمان اون روزهام، با اون چترپارچهای برگشت خونه. چتری که همیشه عاشقش بودم…با دیدنش یههو همه چی عوض شد—اشکام شدن خنده، و اون لحظه، با دوربین عمو، ثبت شد برای همیشه. اون خونه و آدمهای دوستداشتنی اش دیگه نیستن، اما یادشون تا همیشه با منه بعضی لحظهها نه فراموش میشن نه تکرار….
source