Wp Header Logo 2010.png

هنر انقلاب عنوانی است که طی ۵ دهه گذشته پیرامون آن بسیار حرف زده شده اما تا امروز نگاهی واحد به این موضوع وجود نداشته برای همین نمود روشنی از هنر انقلاب را در بخش‌های هنری نمی‌بینیم البته هر از گاهی معدود آثاری تولید می‌شوند که تلاش دارند به انقلاب از زوایای مختلف نگاه داشته باشند اما به واسطه چند کار خودجوش نمی‌توان به هنری عنوان انقلابی داد.

عده‌ای هنر انقلاب را تنها در قالب کارهایی که به صورت مستقیم به انقلاب می‌پردازند مد نظر دارند. برای مثال آثار هنری که پیرامون وقوع انقلاب رخ می‌دهد برای آنان گواه بارز هنر انقلاب است. در مقابل افرادی نیز وجود دارند که دایره تعریفشان را بالاتر برده و فیلم‌های دفاع مقدس یا مقاومت را هم  از این قبیل تولیدات محسوب می‌کنند.

در این میان بخش دیگری وجود دارند که معتقدند اطلاق چنین عنوان‌هایی در حقیقت اقدامی دولتی و حکومتی است که راه به جایی نخواهد برد و اصولاً دوران چنین نگرش‌هایی به پایان رسیده است. این دیدگاه متاسفانه در سال‌های اخیر رایج شده و به یکی از موانع پیش روی آثار مورد نظر تبدیل شده است.

ایکنا برای ارزیابی دقیق‌تر از موضوع با مرتضی گودرزی دیباج؛ نقاش، مجسمه‌ساز، پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه گفت‌وگو نشسته‌ است.

ایکنا – در ابتدای بحث برای ورود به موضوع،  تعریف خود را از هنر انقلاب بفرمایید.

هنر انقلاب بر اساس آنچه بنده در دهه‌های قبل و به ویژه در کتاب «هنر انقلاب» آورده‌ام نوعی رویکرد هنری است که حداقل به یکی از وجوه بنیادین انقلاب و یا محکمات آن پاسخ مثبت داده باشد و هنرمند آن در خلق اثر خود این ویژگی یا رویکرد و یا همه آنچه در انقلاب به عنوان ارکان نهضت شناخته می‌شود را گنجانده باشد. مواردی مانند عدالت‌جویی،  برابری، مساوات،  برادری، مردمی بودن انقلاب،  توجه ویژه به مستضعفین، نفی تبعیض و استبداد و استعمار و استحماق، اسلام‌گرایی به معنای راستین آن و عطف به سیره نبوی و ولایت امیرالمؤمنین (ع) در عمل،  نگاه آخرالزمانی و نظایر  آن. بنابراین هر اثری که توانسته و هنرمند آن کوشش کرده باشد که به حداقل یکی از جنبه‌های فوق در خلق اثر از نظر مفهومی توجه نشان داده باشد و مخاطب انعکاس آن را در اثری که این هنرمند خلق کرده است ببیند نوعی از هنر انقلاب است. 

علاوه بر موارد فوق و نظر به مخاطب عام و خاص هنر انقلاب و ضرورت توجه به مخاطب عمومی در هنر، زبان و ساختار بیانی باید به گونه‌ای باشد که مخاطب مذکور بخش قابل‌ توجهی از مفهوم مندرج در اثر و ساختار اثر را درک کند. پس هنر انقلاب ویژگی «مردم فهم» و قابل‌ درک و دریافت بودن را که در مجموع انتخاب قالب و ساختار بیانی متناسب با فرهنگ زمان خود است را با خود همراه دارد.

ویژگی قابل فهم بودن برای هنر انقلاب

اینکه به قابل‌ فهم بودن بخش مهمی از مفاهیم و ساختار اثر اشاره شد به این دلیل است که به‌هرحال هنر رویکردهای پیامبرگونه نیز دارد و باید داشته باشد. یعنی اینکه دعوت به امر متعالی هم می‌کند. مخاطب باید وجوهی از موارد نهفته شده در اثر هنری را با تعمق و مطالعه عمیق و بیشتر و ارتقای سطح فرهیختگی خود دریافت کند.‌ هرچند این موضوع از نظر مصادیق تاریخی آن بر آثار هنر ابتدای انقلاب قابل انطباق است و نه به آثار متأخر آن.

از آنجا که انقلاب رویکردهای اسلامی، عاشورایی، حمایت از مستضعفین، توجه به قرآن و سیره اهل‌ بیت (ع) در عمل را به عنوان پایه‌های فکری خود قرار داد برخی از هنرمندان نیز مانند بخشی از مردم با بعضی از این وجوه توانستند یا خواستند همراهی کنند. در چنین موقعیتی برخی ماندند و عده‌ای  نیز از همراهی سر باز زدند. تمامی این موارد در کتاب «هنر انقلاب»، کتاب «نقاشی انقلاب» و کتاب «گرافیک انقلاب» و ده‌ها سخنرانی که اینجانب در محافل هنری کشور انجام دادم گنجانده شده است.

برخی دوستان هنرمند در فضای رسانه‌ای  اخیر اعلام می‌کنند؛ «تعریف دقیق قرآنی از هنر انقلاب وجود ندارد» که اساساً دور از واقعیت است و باز اینکه همین دوستان اظهار کرده‌اند که «به دلیل نبود تئوری دقیق قرآنی چالش‌هایی در ارائه تعریف درست از هنر انقلاب وجود دارد». این سخن گمراه کردن مخاطب در فضای شبه‌ علمی و شبه روشنفکری است زیرا اساساً تئوری در عالم هنر و علوم انسانی که هنر زیرمجموعه آن است، معنا ندارد بلکه  تئوری در علوم پایه مفهوم پیدا می‌کند. 

این واژه «تئوری دقیق قرآنی» فقط سخن به ظاهر بزرگ اما بسیار بی‌معنایی است و باز  به «ضرورت تعریف مشترک در مورد هنر انقلاب» اشاره کرده‌اند. آخر چه ضرورتی دارد که تعریف مشترکی در مورد هنر انقلاب پیدا کنیم؟ تعریف مشترک توسط چه جمعی؟ با چه تعداد افراد؟ از چه گروه یا گروه‌هایی؟ و اساساً مگر می‌شود یک تعریف مشترک پیدا کرد؟ یعنی ما چند نفر پیدا کنیم و این‌ها را در یک جلسه یا سر یک میز بنشانیم و همه با هم به یک تعریف در مورد هنر انقلاب برسیم؟! این چه رویکرد عجیب به مباحث نظری در عالم هنر است؟ به نظرم دوستان عزیز پیش از طرح مباحث اینچنینی، مطالعه کنند؛ عمیق، درست و کافی.

ایکنا – معمولاً هنر انقلاب در شرایط فعلی، شاخصه‌های چندان واضحی  ندارد. دلیل به وجود آمدن این سطحی‌نگری چیست؟

در مورد این سؤال باید تجدید نظر جدی کرد. وجود شاخصه در هنر انقلاب که آن را از یک رویکرد و گرایش به یک مکتب یا ژانر می‌رساند در سه جنبه قابل‌ بحث است: یکی منشأ هنر انقلاب در خلق اثر است که به معنای رویکرد مفهومی موضوعی و اساساً جهان‌بینی و اعتقادات هنرمند است. دوم، ساختار اثر و میزان موفقیت هنرمند در انتخاب ساختار یا زبان و بیان هنری او و تسلط وی بر تلفیق مفهوم در قالب کالبد هنری است. سوم هم میزان تأثیرگذاری اثر بر مخاطب است که به عوامل فراوانی بستگی دارد و از زمینه‌ها، چگونگی عرضه، میزان و سطح دسترسی مخاطب،  تکرار یا تنوع در نحوه ارائه و نقش رسانه و قاب‌بندی اثر و هرگونه شیوه ارائه یا پرزنتیشن (prezent) آغاز می‌شود و به ده‌ها مسئله دیگر نیز می‌رسد.

تمامی موارد سه‌گانه فوق می‌تواند شاخصه‌های  هنر و اثر هنری انقلابی را تحت تأثیر قرار دهد البته هم‌اکنون با زبان و بیان هنری دهه ۵۰ و ۶۰ نمی‌توان با مخاطب امروز سخن گفت. در ضمن با ضعف‌هایی که در بخشی از آثار آن دوران وجود داشت نباید با مخاطب امروزی ارتباط برقرار کرد. هرچند هم‌اکنون برخی هنرمندان انقلاب هرچند با نیت و خلوص قابل‌ تقدیر پوستر می‌آفرینند اما به زبان ۵۰ سال پیش! بعد آن را به جای نقاشی دیواری که ساختار مخصوص خود را دارد روی دیوار هم اجرا می‌کنند. تعجب‌برانگیز اینکه، برای مخاطبی است که آن را نمی‌بیند! در ادامه نهاد و  گروهی نیز این عمل را تقدیر می‌کنند! یعنی چهار  اشتباه پی‌در‌پی که فضای همراه، اغنایی، خیالی، جمعی و خلسه‌ای ایجاد کرده است درحالی‌که نیاز امروز کشور و جامعه، انتخاب زبان نوین هنر در جست‌وجویی پایان‌ناپذیر برای امروز و فردا است.

بالا بردن سطح توانایی و تسلط بر زبان و بیان هنری هم‌تراز شرایط کنونی و نیاز امروزی کشور و همچنین انتظارات مخاطبان واقعی و عمومی جامعه است.  هنرمندانی که مدعی و عاشق  کار انقلابی هستند باید بدانند که افق انتظار مخاطبان،  توجه به مسائل و مشکلات کشور و جامعه است با زبانی فاخر. اینکه هنرمند انقلاب چشم بر مسائل و مصائب داخلی اعم از بانکداری ربوی و‌ کثیف، گرانی و ریشه‌های آن مدیریت‌های غلط و تصاحبی به جای شایسته‌سالاری،  مسئله نفوذ و انحراف انقلاب، فاجعه در صنایع و خودروسازی،  بهداشت، محیط‌زیست، بحران آب، مسئله مهاجران و  توجه به راه‌حل‌ها و صدها مورد دیگر ببندد و راحت و بی‌دغدغه به بازخوانی و روایت‌های تکراری از کربلا و آن‌هم در کلیات و بدون توجه به راه‌حل‌ها و معاصرسازی آن و مسائل روز جامعه بپردازد،  یعنی اینکه یا  خود را به تغافل و احیاناً تقیه زده است یا اینکه به  زبان روز هنر آگاه نیست یا دغدغه آن را ندارد و چه‌بسا در یک فضای محافظه‌کارانه غرق شده است و خود بی‌خبر است! بازهم در همین راستا و چند روز گذشته در مراسم یادبود شهید آوینی و در حرم امام(ره) شاهد رونمایی از یک پرتره از شهید آوینی بودیم. ضمن اینکه باید تقدیر و تشکر کرد از هنرمند آن اما در یک نگاه ساختار شناسانه محض، یک پرتره‌سازی در شرایط کنونی لااقل باید سطحی از انتظار مخاطب را پاسخ گوید که بعد از چهل و چند سال از انقلاب شاهد اثری فاخر و قابل‌قبول لااقل در محافل هنری و دانشگاهی باشیم ولی شاهدیم با عقب‌گرد و افت جدی روبرو هستیم.

ساحت معنوی و حکمی هنر انقلاب

اگر از منظر ساحت معنوی و حکمی هنر انقلاب هم به این کار توجه کنیم باید نگاه شمائلی به پرتره آوینی شود. اگر اینچنین باشد که اساساً فاصله بسیار زیادی داریم.‌ تأسف‌بار اینکه در یک مراسم و یک جمع که بخشی از آنها به ظاهر هنرمند انقلاب هم هستند این اثر رونمایی می‌شود و صدایی از کسی هم بلند نمی‌شود! یعنی اینکه در یک فعالیت نهادی، اینگونه آثار و با  این نمره را در سطح و تراز هنر انقلاب پذیرفته‌ایم. مخاطب و دانشجو و هنرجو چگونه می‌تواند این کار را در امتداد هنر انقلاب با این همه تهدیدها و انتظار 45ساله، پیشرفت هنری قلمداد کند؟!

ایکنا – آیا برای هنرمند هم می‌توان واژه انقلابی را در نظر گرفت؟

بر اساس تعاریفی که در پاسخ سؤال قبلی شما آوردم اگر هنرمند مسائل و مشکلات امروز کشور و جامعه خود را دید و با زبان روز و ساختار قابل‌قبول اثر آفرید و انقلاب و محکمات آن را که اصول و ارکان آن است را قابل انطباق با شرایط کنونی و آینده دانست و در خلق اثر خود بدان عمل کرد می‌توان او را هنرمند انقلاب نامید. چشم بستن و خود را به  تغافل زدن و سکوت در مورد بدیهیات و مسائل روز و مشکلات جامعه اگر نگوییم کمتر از همراهی با دشمن نیست اما لااقل زیبنده هنر انقلاب نیست. ‌اگر امید به اصلاح داشتیم و برای آن تلاش کردیم به آن می‌رسیم ‌نه اینکه گزینشی مفاهیم و موضوعات را انتخاب کنیم.‌ هنرمند انقلابی، ضعف‌های مدیریتی، مسائل و گرفتاری‌های توده‌های مردم‌، ظلم و ستم و تبعیض و موارد دیگر را نبیند و نخواهد که به آنها با نگاه اصلاحی عکس‌العمل نشان دهد چگونه می‌تواند نام هنرمند انقلاب را بر خود بگذارد؟ 

ایکنا – آیا نسل جوان امروز می‌تواند با زبان هنر درک بهتری از انقلاب داشته باشد؟

اگر منظور شما درک انقلاب به روایت هنر انقلاب است تا حدودی ممکن است زیرا در طول انقلاب به روایت هنر انقلاب آثاری آفریده‌ شده است که در فراز و نشیب نهضت از سال‌های ۴۲ به این‌سو تا پیروزی انقلاب و پس‌ازآن و حتی در ایام جنگ و بعدازآن هنرمندان بر اساس اتفاقات پیش‌آمده پیرامون وقایع نهضت آثاری آفریده‌اند که می‌توان گفت که رجوع به آنها انتظار می‌رود این واژه را معنا کند که انقلاب به روایت هنر دریچه دیگری است بر روی پژوهشگران تاریخ و فرهنگ انقلاب.

البته خوانش آثار هنر انقلاب در دوره کنونی که لااقل یک نسل بلکه دو نسل از آفرینش بسیاری از آنها می‌گذرد دشوار و یا لااقل نیازمند به ترجمان دیگری است.  اما می‌توان این سؤال را اینگونه تصحیح کرد که آیا هنر انقلاب به عنوان یکی از مظاهر آزاداندیشی و تبلور نگاه مردمی انقلاب می‌تواند مطرح و معرفی شود؟ پاسخ مثبت است البته باید تصریح کرد هنر انقلاب در بسیاری از رشته‌ها و حوزه‌های تخصصی نتوانست و در واقع فضا و مجالی نیافت که بالنده شود و در مسیر محافظه‌کاری به ویژه در بخش هدایت نهادی پیش رفت اما از این بابت که هنر انقلاب همگام با انقلاب و در راستای اهداف آن با اکثر  اتفاقات و فراز و نشیب‌های نهضت همراهی همدلانه داشت و این همراهی لااقل تا پایان جنگ ادامه داشت تردیدی نیست.

از این منظر هنر انقلاب به عنوان یک مکتب فکری نه فقط یک ژانر هنری بلکه یکی از آزادترین و اجتماعی‌ترین و متعهدترین گرایش‌های هنری در طول تاریخ این کشور است. هنر و مکتبی برآمده از مردم، بدون اتکا به دستگاه‌های دولتی، خودجوش و مستقل و حتی منتقد به وضع موجود،  در بیشتر موارد متذکر و هشداردهنده، مبشر و امیدبخش است.‌ اینها همه  ویژگی‌هایی هستند  که در هنر انقلاب برخی از آنها متجلی شده است؛ البته برخی از موارد ذکرشده،  بایسته‌های آن هستند که انتظار ظهور و بروز آنها می‌رفت. بنابراین حتماً نسل جوان اگر این ویژگی‌ها را به درستی درک و دریافت کند به آن گرایش مثبت نشان خواهد داد. از این منظر به اعتقاد من هنر انقلاب یکی از رهایی‌بخش‌ترین و آزاداندیشانه‌ترین مکاتب فکری و هنری در دوره معاصر است که می‌تواند بن‌بست‌های فراوان فرهنگی، سیاسی،  فکری و اجتماعی امروز را در جامعه حل کند.

ایکنا – نقش سیاست‌گذاری‌های فرهنگی در نشر هنر انقلاب چیست به ویژه نقش نهادهایی مانند تلویزیون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این سؤال بسیار اساسی و مهمی است و وضعیتی که هنر انقلاب در اکنون جامعه پیدا کرده است به پاسخ این سؤال بازمی‌گردد. در پاسخ سؤال قبلی اشاره کردم که هنر انقلاب خودجوش و مردمی  و برآمده از متن مردم بود اما ادامه روند آن در دوره جدید و با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی،  وجود رسانه‌های پرشمار و متنوع، تغییر ذائقه مخاطبان و اساساً نوع مواجهه مردم با آثار هنری بسیار متفاوت از پنج دهه پیش است. اگر روند هنر را با نگاه تکاملی و معاصرسازی‌شده بررسی و در نظر بگیریم به پنج محور پژوهش، آموزش، نشر، حمایت و تولید نیازمندیم که این‌ها همگی در بحث سیاست‌گذاری و مجموعه محوری تحقق پیدا می‌کند. هنر انقلاب در هر پنج بخش آن تحقیقاً با مشکل مواجه است. اینگونه نیست که مانند دهه پنجاه و شصت تعدادی هنرمند بدون اتکا به سیستم پرقدرتی بتوانند با خلق تعدادی پوستر و تابلوی نقاشی، سرودن تعداد شعر و ساختن چند قطعه موسیقی و فیلم بتوانند این جبهه بزرگ فرهنگی را کنترل و هدایت کنند. اکنون در پنج بخش یادشده، نقش نمادها و سازمان‌های ذی‌ربط و به ویژه رسانه‌ای مانند تلویزیون در تبیین، حمایت و آموزش حائز اهمیت انکارناپذیر است. 

‌این‌گونه نمادها ضرورت دارد که ورود جدی دائمی و علمی به موارد یادشده  داشته باشند. ساده‌تر بگویم؛ اکنون ادامه هنر انقلاب در بستر فرهنگی اجتماعی گسترده امروزی بدون رسانه قدرتمند و لجستیک جدی و وسیع و البته عالمانه میسر نیست و اگر هم فعالیتی صورت بگیرد که محترم و قابل‌تقدیر است اما تأثیر چندانی ندارد.

ایکنا – آیا  هنر انقلاب می‌تواند زبان و کارکردی بین‌المللی داشته باشد؟

قطعاً همین‌طور است، اما نه به عین عبارت. اولاً زبان هنر زبانی فرامرزی است و بیشتر از هر حوزه دیگری با هنر می‌توان به جوامع دیگر راه پیدا کرد.‌ مضاف بر اینکه هنر  اساساً زبانی است که کمتر نیاز به ترجمه دارد ضمن اینکه  تجربیات هنر انقلاب در طول ادوار گذشته مانند ابتدای نهضت سال 42، سال‌های قبل از پیروزی، ابتدای انقلاب تا جنگ، دوران جنگ و پس‌ازآن، با توجه به نحله‌های مختلف آن می‌تواند به ملت‌های دیگری که به این مکتب هنری مستقل و مردمی و آزاداندیش انتقال پیدا کند. در واقع انتقال و آموزش تجربه هنر انقلاب به ویژه عرضه آثار در قالب‌های مختلف، اعم از کتب و نشریات، ترجمه مطالب و اندیشه‌های نهفته در هنر انقلاب، برگزاری نمایشگاه‌ها و همچنین آموزش جوانان علاقه‌مند در دیگر جوامع می‌تواند به بالندگی هنر انقلاب از یک‌سو و حل برخی از مسائل جوامع یادشده از دیگر سو  بیانجامد.

ایکنا – در نگاه شهید آوینی چه شاخصه‌هایی نسبت به هنر وجود داشت که از آن به عنوان شاخصه هنر انقلاب نام می‌برند؟

مطالب متعددی از آن عزیز وجود دارد اما موجزترین و دست‌یافتنی‌ترین و بلکه صریح‌ترین اظهار نظر شهید آوینی پیرامون هنر در تبیین پیام بنیان‌گذار انقلاب در قالب نوشته‌ای است با عنوان «منشور تجدیدعهد هنر». در آن مطلب موجز  که ظاهراً تبیین و تفسیر پیام امام(ره) است اما در ذات آن،  باور خود شهید آوینی نهفته است هنر انقلاب هنری متعهد، دینی و دین‌باور، اجتماعی و در صحنه، مبارز و بدون ملاحظه و لیبرال‌مسلکی و مصلحت‌جویی‌های دنیاطلبانه و البته استکبارستیز است.

همگی مطالبی که ایشان درباره هنر به معنای عام آن و هنر انقلاب به عنوان موضوع بحث خود می‌آورد معطوف به منشأ هنر است نه پرداختن به ساختار و یا ارائه راه‌حلی ساختارگرایانه. شهید آوینی هنر را مانند علم، حکمت، فلسفه و حتی دین از مظاهر مختلف حیات انسانی قلمداد می‌کند. تعهد در هنر را در مبارزه هنرمند میان حق و باطل می‌دانست غایت آن کمال هنرمند در رسیدن به کمال حق است.‌ در همین ساحت فکری است که شهید آوینی به تفسیر از بیان امام(ره)، هنر را عین دردمندی می‌داند و زیبایی و صفایی روحی را در وجود این دردمندی قلمداد می‌کند بنابراین از منظر این نویسنده شهیر و شهید حضور دردمندانه هنرمند در عرصه‌های دفاع از آزادی و عزت و محکمات انقلاب، حضوری متعهدانه است.   

آوینی معتقد بود هنر انقلاب در ذات خود هنری کمال‌طلب است و به همین دلیل هنر کمال‌طلب آیینه حق است نه آیینه نقش. به همین دلیل عین تعهد است به آن عهد و میثاق ازلی که وجود عالم و انسان به طور فطری به آن شهادت می‌دهد. از چنین منظری، هنر کشف و شهودی است معنوی با واسطه تخیل که عهد ازلی هنرمند را در خود تجدید می‌کند و او را از روشنفکر مآبی و غرب‌زدگی می‌رهاند. همان‌طور که عرض کردم بیشتر این نوشته‌ها و بیانات اغلب به منشأ هنر معطوف است نه به ساختار آن. با این توضیح در اصلاح جهان‌بینی و روشنگری هنرمندان جوان، حتی با نگاه آینده‌پژوهی می‌تواند راهگشا باشد.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source