Wp Header Logo 2567.png

گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ در گستره وسیع فرهنگ و هنر عباراتی متعددی وجود دارد که شاید در ظاهر ساده‌انگارانه و پیش پاافتاده باشد اما در عمق آن حقیقتی وجود دارد که رمز مانایی پویایی و اثربخشی کالای فرهنگی است. عبارات ادبیات عامیانه، سینمای عامیانه، شعر عامیانه و در نهایت هنر عامیانه از آن دست مواردی است که متاسفانه در نوشتار و گفتار منتقدان ایرانی به وفور با کاربرد غلط و منفی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

«هنر عامیانه» و «سرگرمی‌‌سازی» در افق برنامه‌سازی صداوسیما

امر عامیانه بودن یک اثر هنری به معنای پیمودن بخش عظیمی از مسیر دشوار جذب مخاطب است. مگر می‌توان اثر پرمخاطبی یافت که عامه مردم نسبت به آن رغبتی نداشته باشند؟ آثار مهمی مانند «بینوایان» نوشته «ویکتور هوگو»، «زنان کوچک» نوشته «لوییزا می‌الکات»، «کلبه عموم تام» نوشته «هریت بیچر استو» در ادبیات و صد‌ها مثال دیگر نشان از این دارند که صاحبان این آثار از اهمیت مخاطب غافل نبوده‌اند.

هنر عامیانه یا عامه‌پسند بودن عبارتی است که با عوام‌زدگی اشتباه گرفته می‌شود. در ایران نویسندگانی مانند «ر. اعتمادی»، «نسرین ثامنی»، «احمد محققی»، «فهیمه رحیمی» و … از آن دسته نویسندگانی هستند به ورطه عوام‌زدگی افتادند و شاید در مقطعی مخاطبانی محدود را جذب کردند، اما مانند گلوله برف آب شدند. در مقابل نویسندگانی، چون «نادر ابراهیمی»، «هوشنگ مرادی کرمانی»، «زویا پیرزاد»، «گلی ترقی» و … بودند که به دلیل در نظر گرفتن این اصل که مردم سرمایه مانا و پویای آثارشان هستند، دست به تولید اثر زدند. نتیجه اینکه این مخاطبان هم بر مخاطبان خود تاثیرگذاشته‌اند و هم بر جریان ادبی کشور.

رسانه ملی که در نام خود عموم مخاطبان را لحاظ کرده، نمی‌تواند نسبت به مخاطب بی‌تفاوت باشد. صداوسیما بیش از هر رسانه دیگری باید اصل مهم هنر عامیانه را مانند ستاره قطبی در افق برنامه‌سازی خود داشته باشد چراکه حیات آن به وجود مخاطب وابسته است. توجه به هنر عامیانه در رسانه ملی خواه‌ناخواه اصل مهم دیگری را به همراه دارد که همان «سرگرمی‌سازی» است. با نگاه به کارنامه صداوسیما در خواهیم یافت که سریال‌های عامه‌پسند و سرگرم‌کننده نه‌تنها در زمان خود آثار فاخر و اثرگذاری از آب درآمدند بلکه بعد از سپری شدن سال‌ها، همچنان پرمخاطب هستند.

سریال‌های «دایی جان ناپلئون» ساخته «ناصر تقوایی»، «هزاردستان» ساخته «علی حاتمی»، «سربداران» ساخته «محمدعلی نجفی»، «روزی روزگاری» ساخته «امرالله احمدجو»، «امام علی (ع)» ساخته «داوود میرباقری»، «همسران» ساخته «بیژن بیرنگ» و «مسعود رسام»، «زیر تیغ ساخته» «محمدرضا هنرمند» و ده‌ها سریال دیگر در کنار برنامه‌هایی مهم، چون «مسابقه هفته»، «هنر هفتم»، «سیمای اقتصاد ما» و «گزارش هفتگی» بعد از گذشت سال‌ها هنوز حرفی برای گفت دارند. این موفقیت برای رعایت همان اصل سرگرمی‌سازی و مخاطب محوری است.

متاسفانه این دو اصل در سال‌های اخیر چنان کمرنگ شده که دیگر عموم مخاطبان که سرمایه ذاتی رسانه ملی هستند چندان جدی گرفته نمی‌شوند. به همین دلیل سریال‌های تازه تولید رسانه ملی در مقابل سریال‌های بازپخشی با اقبال کمتری مواجه می‌شود. اگر آن سیاستی که مثلا در تولید آثاری، چون «پایتخت» در فصل‌های پیشین پی‌ریزی شد دنبال می‌شد قطعا با ریزش مخاطب مواجه نبودیم.

نباید از این نکته غافل شد که امروز رسانه مخاطبان خود را انتخاب نمی‌کند بلکه این مخاطبان هستند که رسانه‌ها را انتخاب می‌کنند و در صورت برآورده نشدن نیازهای‌شان به‌راحتی رسانه دیگری را جایگزین می‌کنند. پخش فصل هفتم سریال پایتخت به رغم همه ضعف‌های ساختاری که بر آن مترتب بود، نشان داد که اگر مخاطب، مسائل واقعی خود را در سریال ببیند آن را دنبال خواهد کرد. هرچقدر فاصله مخاطب با آنچه در رسانه ملی می‌بیند کمتر باشد، آمار مخاطبان رشد تصاعدی خواهد داشت.

معضلی که متاسفانه در ساخت سریال‌های این روز‌های رسانه ملی شاهد هستیم آن است که مخاطب نشانی از خود در آنها نمی‌بیند. پربازدید بودن یک ویدئوی خاص در فضای مجازی دقیقا به این دلیل است که تولیدکننده آن از عامه مردم است و برای مردم تولید اثر می‌کند بدون آنکه مدعی خلق معنا باشد. چه رعایت این نکته ظریف خودآگاه باشد چه ناخودآگاه، بر جان مخاطب می‌نشیند و به اصطلاح ویدئوی مورد نظر وایرال می‌شود.

مخاطب ایرانی در دهه شصت و قبل از آن‌ با محدودیت استفاده از وسایل ارتباط جمعی و ممنوعیت ویدئو مواجه بود و از طرفی سالن‌های سینما و تئاتر هم در دسترس نبود و ناگزیر بود که به سمت رادیو و تلویزیون بیاید. اما امروز این ناگزیری در انتخاب رسانه از سوی مخاطب وجود ندارد و این فضای به وجود آمده کار رسانه ملی را دشوار کرده است. رفع این دشواری، اما کار ممتنعی نیست. ساخت و تولید «پایتخت ۷» نشان داد که رسانه ملی می‌تواند در جذب مخاطب موفق باشد به‌شرط آنکه سرگرمی‌سازی و مخاطب محوری را از قلم نیاندازد.

انتهای پیام/ 161

source