Wp Header Logo 2182.png

آثار نمایشی تلویزیونی و سینمایی همواره نقش مهمی در انعکاس و گسترش فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی دارند. در دهه‌های اخیر، با رشد سریع فناوری‌های رسانه‌ای و حضور شبکه‌های مختلف، تأثیر این آثار بر خانواده‌ها و به‌ویژه جوانان پررنگ‌تر شده است. از این رو، توجه به نحوه شخصیت‌پردازی، ساختار داستان‌ها، و پیامی که در بطن این آثار قرار دارد، برای جذب مخاطب و ارتقای سطح آگاهی فرهنگی بسیار ضروری است.

این موضوع به‌ویژه در ارتباط با مقوله خانواده و جایگاه آن در جامعه ایران اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در بسیاری از آثار نمایشی، شاهد بازنمایی‌هایی از سبک زندگی خانوادگی، روابط میان اعضای خانواده و چالش‌های روزمره‌ای هستیم که مخاطبان می‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. تأثیر این روایت‌ها می‌تواند مثبت یا منفی باشد، اما مسئله اصلی نحوه تأثیرگذاری این آثار بر جوانان و چگونگی تقویت ارزش‌های خانوادگی در آن‌هاست.

ایکنا در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدحسین سرانجام، استاد دانشگاه ادیان و استاد مدرسه اسلامی هنر  به تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های موجود در آثار نمایشی تلویزیون و سینما پرداخته است تا دریابیم چگونه می‌توان از طریق تولیدات هنری، جوانان را به درک و ارزش‌گذاری بیشتر برای مفهوم خانواده هدایت و به کمک این آثار، ارزش‌های اجتماعی و خانوادگی را میان نسل‌های جدید تقویت کرد.

ایکنا-  پرداختن به خانواده و کارکردهای آن در تولیدات نمایشی، به‌ویژه در قالب الگوسازی و فرهنگ‌سازی در جامعه، چه اهمیتی دارد؟ 

در سطح نظری، بسیاری از ما بر این نکته تأکید داریم که خانواده یک رکن اساسی در جامعه است و هیچ‌کس نمی‌تواند این را منکر شود اما وقتی وارد تولیدات می‌شویم، پرسش اصلی این است که آیا خانواده‌ای که در آثار نمایشی نمایش داده می‌شود، همان خانواده‌ای است که در سطح جامعه وجود دارد؟ آیا ما در این آثار، آرمان‌ها و آرزوهای فردی را به جامعه تحمیل نمی‌کنیم؟ این است که جای سؤال دارد. چون خیلی وقت‌ها، وقتی خود تولیدکنندگان وارد عرصه تولید می‌شوند، اغلب این فاصله میان واقعیت و نمایش بیشتر می‌شود. ممکن است کارگردان‌ها و نویسندگان به دلایل مختلف، از جمله فشارها و محدودیت‌ها، خانواده‌ای متفاوت از آنچه که در واقعیت وجود دارد را به نمایش بگذارند.

ایکنا – چرا بسیاری از تولیدکنندگان، حتی در سینما و شبکه نمایش خانگی که کمتر تحت الزامات صدا و سیما هستند به ترسیم خانواده‌ای که در سطح جامعه مشاهده می‌کنیم، اهمیت نمی‌دهند؟ چرا خانواده‌هایی که در این آثار نشان داده می‌شود، از خانواده‌های ایرانی که مردم خودشان می‌شناسند و با آن زندگی می‌کنند، دور هستند؟

این موضوع به دلایل مختلفی برمی‌گردد. یکی از دلایل اصلی این است که تولیدکنندگان در این عرصه‌ها معمولاً برای خود فضای خاصی ایجاد می‌کنند که به‌دنبال نشان دادن آرزوها و خواسته‌های خود هستند. به عبارت دیگر، اغلب این تولیدکنندگان خانواده ایرانی را به‌عنوان یک مفهوم معمولی و سنتی نمی‌بینند و به دنبال تصویرسازی از سبک زندگی متفاوت و اغلب لوکس‌تر و حتی تجملی‌تر هستند. این فاصله از تجربه زیسته خودشان نشئت می‌گیرد. گاهی اوقات، این افراد حتی در تلاش‌اند تا آن سبک زندگی را به دیگران نشان دهند تا خودشان و مخاطب احساس رضایت کنند. نتیجه این می‌شود که در برخی از آثار نمایشی، شخصیت‌ها و زندگی‌ها بیشتر به سمت زندگی‌های اشرافی و تجملی گرایش پیدا می‌کند و مردم هم با دیدن آن، آرزوهایی در ذهن‌شان شکل می‌دهند که شاید در زندگی واقعی دست نیافتنی است.

ایکنا-  چه مولفه‌هایی را باید در تولیدات نمایشی گنجاند تا بتواند ارزش‌ها و حساسیت‌های خانواده ایرانی را به‌درستی دربرگیرد و قابل پذیرش برای مخاطب ایرانی باشد؟

وقتی می‌خواهیم به تصویری صحیح از خانواده در تلویزیون و سینما بپردازیم، باید به ویژگی‌های جامعه ایرانی توجه کنیم. در نظر بگیریم که خانواده ایرانی، چه از لحاظ فرهنگی و چه از منظر اجتماعی، ویژگی‌های خاص خود را دارد. اگر تولیدات نمایشی بتوانند به این ویژگی‌ها احترام بگذارند و در عین حال واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی را در نظر بگیرند، آن زمان می‌توانند به‌درستی تصویر واقعی‌تری از خانواده ایرانی به نمایش بگذارند. در این مسیر، نمایش زندگی‌های ساده، پر از چالش و فراز و نشیب و همچنین پرداختن به روابط انسانی در خانواده، می‌تواند نقش مهمی در بازآفرینی یک خانواده ایرانی شایسته داشته باشد.

ایکنا –  آیا زندگی روزمره و عادی می‌تواند ارزش‌های دراماتیک داشته باشد که به تصویر کشیده شود؟

قطعا! زندگی روزمره می‌تواند چالش‌های دراماتیکی داشته باشد که در آثار نمایشی به تصویر کشیده شود. بسیاری از درام‌ها از همین زندگی عادی و روزمره نشئت می‌گیرند. مثلا سریال‌هایی مثل «زیر تیغ» با بازی آقای پرستویی یا «پدرسالار» که در آن‌ها خانواده‌های عادی و کارگران زحمتکش وجود دارند. این‌ها نشان می‌دهند که زندگی عادی به‌راحتی می‌تواند دراماتیک باشد. در حقیقت، گره‌های دراماتیک می‌تواند در همین مشکلات و چالش‌های روزمره باشد که از زندگی واقعی مردم نشئت می‌گیرد. در آثار نمایشی به‌ویژه در تلویزیون ایران، ما همچنان می‌توانیم این گره‌ها را مشاهده کنیم.

ایکنا – برنامه‌هایی که این روزها تولید می‌شوند، دغدغه‌های واقعی خانواده‌ها را بازتاب نمی‌دهند. پیرامون این موضوع توضیح دهید.

این روند در تلویزیون و حتی در برخی از شبکه‌های نمایش خانگی هنوز هم به شکلی نادرست ادامه دارد. تلویزیون در تلاش است تا یک اتوپیا را به تصویر بکشد، جایی که خانواده‌ها هیچ‌گونه درگیری داخلی نداشته باشند. به‌ویژه در صدا و سیما، بیشتر بر این مسئله تأکید می‌شود که خانواده نباید در معرض درگیری‌های داخلی قرار گیرد. اما این موضوع در شبکه نمایش خانگی متفاوت است، چون آنجا سازندگان بیشتر آزاد هستند و مجبور به رعایت این الزامات نیستند. بنابراین، در شبکه نمایش خانگی ممکن است خانواده‌ها و چالش‌های درونی آن‌ها به‌طور واقعی‌تر به نمایش گذاشته شود، اما در تلویزیون، بیشتر به دنبال الگوسازی‌های آرمانی هستند.

ایکنا –  دلیل کاهش استقبال از تلویزیون فقط به خاطر دسترسی بیشتر به شبکه‌های نمایش خانگی و فضای مجازی است؟

قطعاً این کاهش استقبال از تلویزیون دلایل متعددی دارد. یکی از مهم‌ترین دلایل، افزایش دسترسی به محتواهای مختلف از طریق فضای مجازی و شبکه‌های نمایش خانگی است. پیش از این، مردم برای دسترسی به فیلم‌ها و سریال‌ها باید از روش‌های خاصی استفاده می‌کردند، اما امروزه با دسترسی آسان به اینترنت و اشتراک‌های مختلف، مردم به راحتی می‌توانند فیلم‌ها و سریال‌های جدید را مشاهده کنند. همین دسترسی آسان باعث شده که تلویزیون کمتر مخاطب جذب کند.

ایکنا – آیا نداشتن دغدغه‌های واقعی جامعه یکی از دلایل کاهش استقبال از تلویزیون نیست؟

من با این نظر موافق نیستم که تلویزیون نمی‌خواهد دغدغه‌های واقعی جامعه را نمایش دهد. حقیقت این است که تلویزیون خواسته‌ها و مشکلات جامعه را به نمایش می‌گذارد، اما نکته اینجاست درک دقیق از دغدغه‌های جامعه چیست؟ جواب روشن است هر کس از نگاه خود به این موضوع می نگرد و تصور خود را خواست مردم می پندارد. به همین دلیل، خیلی وقت‌ها ما به‌درستی نمی‌دانیم که دقیقا خواسته و دغدغه مردم چیست. 

ایکنا – آیا تلویزیون باید همیشه واقعیت‌ها را به‌طور دقیق نشان دهد یا اینکه گاهی باید تصویری مثبت‌تر از جامعه ارائه دهد؟

در برخی موارد، تلویزیون باید تلاش کند تا تصویری مثبت از جامعه و افراد نشان دهد، به‌ویژه وقتی که در خصوص رفتارهای اجتماعی و حقوق شهروندی صحبت می‌کنیم. برای مثال، اگر در جامعه‌ای فردی رفتار نادرستی انجام می‌دهد، مثل مأمور شهرداری که با فحاشی و خشونت با دستفروش‌ها برخورد می‌کند، تلویزیون باید این رفتار را نقد کند و نشان دهد که این رفتار قابل قبول نیست.

ایکنا – آیا تلویزیون باید به نمایش ثروت و تجملات توجه کند یا بهتر است که به نمایش مشکلات واقعی و روزمره خانواده‌ها بپردازد؟

تلویزیون باید بیشتر بر روی مشکلات واقعی خانواده‌ها تمرکز کند تا نمایش تجملات. در فیلم‌هایی مانند «طلا و مس» یا  سریال «پایتخت» پیام‌های مهمی درباره خوشبختی و ارزش‌های انسانی نیز منتقل می‌شود البته این به معنای محترم شمردن فقر نیست بلکه گفته می‌شود خانواده در کنار نداشته‌ها، باید داشته‌ها را هم مورد نظر داشته باشد.

ایکنا – چگونه شخصیت‌ها و درام‌ها باید به مسئله خانواده پرداخته شود تا جذابیت بیشتری برای مخاطبان داشته باشد؟

یکی از مهم‌ترین موارد در ساخت شخصیت‌های موفق در آثار نمایشی، توجه به جزئیات و ریزه‌کاری‌های هر شخصیت است. وقتی که به عمق شخصیت‌ها توجه می‌شود، آن‌ها به‌طور طبیعی جذاب‌تر و باورپذیرتر می‌شوند. اگر در یک سریال یا فیلم شخصیت‌ها واقعی و انسانی ساخته شوند، به‌طوری که مخاطب احساس کند که آن‌ها از دنیای واقعی آمده‌اند، قطعا جذب می‌شوند.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام

source