ماهرخ عباسپور: این تریلر سیاسی که برنده ۲ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه و نامزد ۷ سیمرغ بلورین در جشنواره فجر ۴۰ شده، روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست در دل یک واقعه تاریخی است
در خلاصه داستان «ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد آمده است: «هر کسی میتواند «ضدِّ» باشد. این «ضدِّ» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد ….»
با گذشت سه هفته از اکران عمومی این اثر گفتگویی با مجید پتکی بازیگر نقش «فتحی» داشتیم که در ادامه میخوانید.
شما در چه مرحلهای و چطور برای حضور در فیلم دعوت شدید؟
بعد از بازنویسی و تصویب فیلم، امیرعباس ربیعی با من تماس گرفت تا جلسهای با ایشان و محمدرضا شفیعی داشته باشیم. اتفاقا در همان روز مهدی نصرتی را هم دیدم و درباره این نقش گپوگفت داشتیم. بعد از آن وارد مرحله تولید و قرارداد شدیم.
اولین واکنشتان وقتی این نقش به شما پیشنهاد شد، چه بود؟ چه عواملی موجب شد تا پیشنهاد حضور در این اثر را بپذیرید؟
از آنجا که من تا به حال نقش روحانی را بازی نکرده بودم، ایفای این نقش برایم جالب و جذاب بود؛ در واقع میخواستم خودم را به چالش بکشم. من دوست داشتم نقش روحانی را در زندگی هنری و بازیگری تجربه کنم شایان ذکر است که امیرعباس ربیعی هم در این راه بسیار به من کمک کرد.
چگونه به این نقش رسیدید و برای ایفای آن از چه کسانی کمک گرفتید؟ آیا کسی را الگوی خودتان قرار دادید؟
امیرعباس ربیعی کارگردان «ضد» در تمرینات دورخوانی باعث شد سریعتر و دقیقتر به نقطه اتکای قوی نقش نزدیک شوم. من بازیگری را از حوزه هنری رشت شروع کردم، در آن دوره رییس حوزه هنری رشت، حجتالاسلام عابدینی بود و بسیاری از بچههای هنری رشت که فعالیتشان را از حوزه هنری شروع کردند از او خاطرات بسیار خوبی در یاد دارند. منش، رفتار و گفتار او دقیقا مانند شخصیت حجتالاسلام فتحی فیلم «ضد» بود. درباره ارتباط با پرسنل هم بسیار به هم شباهت داشتند؛ در حوزه هنری رشت زمانی که تئاتر تمرین میکردیم و ایشان به تماشای ما میآمدند، هرگز احساس نمیکردیم که رییس حوزه به تماشا تئاتر آمده است چراکه بسیار خاکی بودند.
خودتان کدام سکانس یا دیالوگ فیلم «ضد» را دوست دارید؟
سکانسی که من در نقش حجتالاسلام فتحی، رییس دفتر حزب جمهوری، به دو نفر از همکارانم از قول شهید بهشتی میگویم مجاهدین منتظر این هستند که ما بیگدار به آب بزنیم و نسنجیده عمل کنیم تا آنها از این قضیه سواستفاده کنند، به خیابانها بزیزند و آنجا را شلوغ کنند. این دیالوگ را بسیار دوست دارم چراکه فکر میکنم نسنجیده عمل کردن در برابر اتفاقات جامعه باعث سوءاستفاده سازمانهای معاند میشود. در «ضد» مشخصا مجاهدین مدنظر است، اما بسیاری از نهاد و سازمانهای داخلی و خارجی به صورت مخفیانه داخل کشور منتظر نسنجیده عمل کردن مسئولان، مقامات و حتی گاهی مردم هستند. شخصی در مقام شهید دکتر بهشتی به نیروهای زیر دست خود توصیه میکند نسنجیده عمل نکنید و احساسات هیچکس را جریحه دار نکنید چه ملت و چه سازمانهای موافق و مخالف. سنجیده عمل کردن به بقای حکومت کمک میکند و برعکس هم متاسفانه میتواند عواقب بدی داشته باشد.
از چالشهای ایفای این نقش برایمان بگویید.
مثل تمام بازیگران که یک نقشی از اقشار این جامعه یا جوامع ملتهای دنیا به آنها واگذار میشود، موظفند با دقت به آن نقش که قشری از جامعه است، اشراف داشته باشد. کاراکتر «فتحی» در فیلم «ضد» کسی است که رییس دفتر حزب جمهوری و زیر دست آقای دکتر بهشتی پرورش یافته، پس به لحاظ ایدئولوژیک به بهشتی نزدیک بوده است. این چالشها به وسیله گفتوگو با امیرعباس ربیعی، کارگردان، برطرف شد و امروز آن را روی پرده سینماها میبینیم.
تعامل و همکاری شما با کارگردان چگونه بود؟ با توجه به اینکه «ضد» دومین همکاری شما با امیرعباس ربیعی پس از «لباس شخصی» است.
امیرعباس ربیعی جوانی خوشفکر و خوشانرژی و بسیار مودب و دوست داشتنی است، این نظر تمام بازیگرانی است که با او کار کردهاند. من افتخار این را داشتم که در «لباس شخصی» هم با ایشان همکاری کنم. ما قبل از کار باهم رفیق هستیم اما اسم پروژه که به میان میآید، قطعا کار در اولویت قرار میگیرد. در کار به کارمان بیشتر اهمیت میدهیم. همکاری در هر ۲ پروژه برایم لذتبخش بود و دوست دارم در آثار بعدی ایشان نیز حضور داشته باشم.
تقریبا در تمام سکانسها بازیگر روبهرویتان مهدی نصرتی است، از همبازی شدن با او بگویید؟ آیا از قبل هم را میشناختید؟
قبل از اعلام نامزدهای سیمرغ جشنواره فجر ۴۰ در مصاحبهای این را گفتم که به دور از رفیقبازی، نظرم این است که اگر داوران جشنواره قدری با دقت، انتخاب بازیگر داشته باشند، مهدی نصرتی جزو کاندیداهای بازیگری خواهد است که این اتفاق هم افتاد. مهدی نصرتی یکی از سرمایههای سینمای کشور است که بازیاش شبیه هیچکدام از بازیگران حال حاضر و هم سن و سال خودش نیست و منحصر به فرد لست. همبازی شدن با او بسیار لذت بخش است و امیدوارم روز به روز بیشتر دیده شود.
در نهایت اگر بخواهید تماشای «ضد» را به دیگران پیشنهاد کنید، چگونه آن را توصیف میکنید و میگویید به چه دلیل آن را ببینند؟
اتفاقاتی را که در دهه ۶۰ در ایران رخ داده است، باید در اینگونه آثار واکاوی کرد و همه جانبهتر به آن پرداخت؛ اینگونه آثار باید زیادتر ساخته شود چراکه جوانان نسل جدید فقط میدانند عدهای شهید شده و در دفتر حزب بمبگذاری کردهاند؛ اما نمیدانند آن افراد که در حادثه هفتم تیر به شهادت رسیدند، اگر الان در قید حیات بودند میتوانستند سرنوشت این مملکت را به دست بگیرند و اتفاقات بهتری برای همین نسلی که پدرانشان در اواخر دهه ۵۰ انقلاب کردند، رقم بزنند. اگر افکار شهدای ترور زنده بود، این مملکت میتوانست رنگ و لعاب بهتر و قویتری داشته باشد؛ اگر نارضایتی هم بود شاید درصدش بسیار پایین میشد. پس باعث و بانی وقایعی مانند انفجار حزب جمهوری که در آن واحد، ۷۲ مغز متفکر و ایدئولوژیست را به ظاهر حذف کرد، بزرگترین ضربهها را به این مملکت زده است. اینگونه آثار باید ساخته شود. من به شکل فراجناحی میگویم، کسانی که در این احزاب بودند میتوانستند الان حضور فیزیکی داشته باشند، همانطور که افکارشان در قوانین جاری است با حضور فیزیکیشان میتوانستند باعث دلگرمی بیشتری در جوانان حال حاضر باشند اما متاسفانه الان این افراد در بین ما نیستند.
۲۴۵۲۴۵
source