Wp Header Logo 666.png
ترجمه «نود و سه» برای ششمین بار به بازار آمد/ روایت انقلاب فرانسه در آخرین رمان ویکتور هوگو

ترجمه کتاب «نود و سه» آخرین رمان ویکتور هوگو که تصویرگر انقلاب فرانسه است، توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسید.

خبرگزاری میزان

رمان «نود و سه» نوشته ویکتور هوگو با ترجمه منصور شریف زندیه به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسیده است. 

این کتاب پیش‌تر در قالب یکی از عناوین مجموعه «رمان‌های بزرگ دنیا»‌ی این ناشر چاپ شده بود و حالا با طراحی جدید در قالب کتاب‌های جلد قرمز امیرکبیر عرضه شده است. 

منصور شریف زندیه «نود و سه» را سال ۱۳۳۶ ترجمه کرد که از آن روز تا امروز، شش نوبت چاپ شده است. این مترجم می‌گوید کتاب پیش رو که آخرین رمان ویکتور هوگو است و برای اولین بار سال ۱۸۷۴ چاپ شد، زیباترین و عالی‌ترین تصویری است که از انقلاب فرانسه بر صفحه ادبیات جهان نقش بسته و بعضی از صحنه‌های کتاب اعجاب انگیز هستند که یکی از آن ها، جنگ توپ و توپچی است و دیگری صحنه کنوانسیون.

نقش روستایی وانده و صحنه آتش دوزخی و محکمه حرب و زندان هم از دیگر صحنه‌های ماندگاری هستند که شریف زندیه برای این کتاب برمی شمارد. او می‌گوید کنار همه حوادث کتاب، درد رقت انگیز یک مادر و خنده ملکوتی سه کودک بر تمام کلمات کتاب، هاله‌ای نورانی و روحانی انداخته‌اند.

عنوان «نود و سه» اشاره اختصاری به سال ۱۷۹۳ سال چهارم انقلاب فرانسه یا سال دوم تقویم انقلابی فرانسه است. مترجم کتاب که در مقدمه خود از ترجمه این کتاب قطور و مهم ابراز رضایت و خوشنودی کرده، می‌گوید انقلاب فرانسه با تمام خون خواری‌ها و وحشی گری هایش، نقطه تحول عظیمی بود و تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد. همچنین نبوغ ها، اندیشه‌ها و نیرو‌ها را به هم آمیخت و تحولی عظیم در دنیا به وجود آورد.

در این انقلاب بود که برده‌ها کمر راست کردند و خیره و سرکوب نشدنی بر تمام دشمنان داخلی، شاهان، خاندان سلطنتی فرانسه، سلاطین اروپا و تمام نیروی بازگشت کننده‌ای که بند بر پای ترقی و تعالی گذاشته بود، نگاه کردند؛ از وسایل کار برای خود اسلحه ساختند و بر مغز آن‌ها کوفتند. 

ویکتور هوگو به عنوان نویسنده‌ای که پدرش به طور مستقیم در جنگ‌های انقلاب فرانسه حضور داشته، تصمیم به ترسیم این انقلاب گرفت و برای رسم آن، وانده را انتخاب کرد. سال ۱۷۹۳ که ویکتور هوگو در این رمان سراغش رفته و آن را در مرکز قصه اش قرار داده، همان سالی است که لویی شانزدهم و ملکه اش ماری آنتوانت اعدام شدند.

«نود و سه» سه شخصیت اصلی دارد؛ مردی سلطنت طلب به نام مارکی دولانتوناگ، گوون که نسبت به جمهوری نگاه مثبت و احساس گرایانه دارد و سیموردن که از نظر فکری و اصولی به ماکسیمیلیان روبسپیر یکی از راهبران خشن انقلاب نزدیک است. روبسپیر شخصیتی است که با جزم اندیشی و عدم انعطاف خود باعث اعدام خیلی از انقلابیون ازجمله دانتون با گیوتین شد. روبسپیر را به عنوان بنیانگذار حکومت وحشت در فرانسه بعد از انقلاب می‌شناسند که خودش هم در نهایت قربانی خشونتش و با گیوتین اعدام شد.

رمان «نود و سه» از ۳ قسمت اصلی تشکیل شده که هرکدام به «کتاب»‌های مختلف تقسیم می‌شوند. «قسمت اول: در دریا» متشکل از «کتاب اول؛ جنگل لاسودره»، «کتاب دوم؛ ناو کلیمر»، «کتاب سوم؛ هالمالو» و «کتاب چهارم؛ تلمارش». «قسمت دوم: در پاریس» متشکل از «کتاب اول؛ سیموردن»، «کتاب دوم؛ قهوه خانه کوچه پائون» و «کتاب سوم؛ کنوانسیون». «قسمت سوم: در وانده» متشکل از «کتاب اول؛ وانده»، «کتاب دوم؛ سه کودک»، «کتاب سوم؛ مثله کردن سن بارتلمی»، «کتاب چهارم؛ مادر»، «کتاب پنجم؛ خدا در شیطان»، «کتاب ششم؛ بعد از پیروزی است که جنگ درگیر می‌شود» و «کتاب هفتم؛ ملوک الطوایفی و انقلاب».

هرکدام از کتاب‌ها هم فصل‌های مختلفی را در بر می‌گیرند. 

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

جلاد دست نگهداشت، دیگر نمی‌دانست چه بکند.

آن وقت یک صدای کوتاه و بم که با وجود کوتاهی و بمی همه می‌شنیدند، در کمال شومی و نحوست از بالای برج فریاد کرد:
«قدرت با قانون است!»

لهجه بی رحمانه را شناختند. سیموردن صحبت کرده بود. تمام قشون لرزید.

جلاد دیگر تردید نکرد. در حالی که طنابش را به دست داشت نزدیک شد. گوون گفت: «صبر کنید.»

رو به سوی سیموردن کرد، با دست راست خود که هنوز آزاد بود، حرکت خداحافظی کرد، سپس گذاشت بر او بند بزنند.

موقعی که بسته شد به جلاد گفت: «ببخشید. یک لحظه دیگر مهلت بدهید.»

و فریاد کرد: «زنده باد جمهوری!»

او را روی صفحه متحرک خواباندند. این سر زیبا و مغرور میان گردن بند بی روح و خشن نهاده شد. جلاد به ملایمت مو‌های آن را بلند کرد، سپس فنر را فشار داد، مثلث از بالا جدا شد، ابتدا آهسته و بعد تند به پایین لغزید و صدای کریهی به گوش رسید.

در همان لحظه صدای دیگری به گوش‌ها رسید. گلوله تپانچه‌ای به ضربت تبر پاسخ گفت. سیموردن یکی از تپانچه‌هایی را که بر کمربند خود داشت به دست گرفته بود، در همان لحظه که سر گوون به میان سبد می‌غلطید، سیموردن گلوله‌ای به قلب خود زد. موج خونی از دهانش خارج شد و بیفتاد و بمرد؛ و

این دو روح، دو برادر غم زدا، با هم به پرواز درآمدند. در آن حال سایه یکی با روشنی دیگری در هم آمیخته بود. 

چاپ ششم این کتاب با ۵۹۷ صفحه مصور، شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۶۰۰ هزار تومان عرضه شده است.

انتهای پیام/

source