به گزارش شهرآرانیوز؛ حملات متعدد و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان ایران در روزهای گذشته، واکنش بسیاری از اهل ادبیات، فرهنگ و هنر را در پی داشت. در همین راستا، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در بخشی از متن پیام خود خطاب به ملت بزرگ و سرافراز ایران نوشت: «فرهنگْ حافظه تاریخی یک ملت است؛ و این روزها، به یقین، در حافظه ملت ما ثبت خواهد شد، روزهایی که مردان و زنانی ایستادند، شهید شدند، اما عزت این خاک را به سستی نسپردند.» همچنین، «خانه کتاب و ادبیات ایران»، با انتشار پیامی، از اهل قلم خواست تا به وظیفه ملی خود عمل کنند و قلمشان را در مسیر همدلی و حفظ روحیه سلحشوری ایرانیان به کار گیرند.
همچنین، بسیاری از هنرمندان، با انتشار پیامهایی در شبکههای اجتماعی، با هم وطنان ابراز هم دردی کردند، چنان که بسیاری از شاعران، با عرضه سرودههایی تازه، ضمن محکوم کردن اقدام تعرض آمیز اسرائیل، از عملیات دفاعی ایران تحت عنوان «وعده صادق ۳» حمایت کردند.
محمدرضا شفیعی کدکنی، علی محمد مؤدب، حامد عسگری، شاعران هم تبار افغانستانی (افرادی، چون محمدکاظم کاظمی و تکتم حسینی)، مهدی یزدانی خرم، ناصر فیض، حسین دهلوی، کمیل کاشانی، افشین علا و عاطفه جوشقانیان تعدادی از این هنرمندان هستند. در ادامه، مروری خواهیم داشت بر برخی از این واکنش ها.
ایران میماند
صفحه منسوب به محمدرضا شفیعی کدکنی، با نقل مطلبی از محمدعلی اسلامی ندوشن، نوشته است: «ایران از پای نمیافتد، میتپد و، چون ققنوس از خاکستر خود برمی خیزد، مانند دلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هرکجا که گمان کنید که نیست، درست همان جا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش. هزاران هزار صدا در خرابههای تو پیچید که دیوان آمد! دیوان آمد! این صدا در خرابههای دیگر نیز پیچیده است و گوش روزگار با آن آشناست، ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دَوال پایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن رونده بزرگ که ایران نام دارد میماند.»
محمدکاظم کاظمی، از شاعران افغانستانی مقیم مشهد، با نمایش تصویری منقش به پرچم ایران و افغانستان در کنار یکدیگر، بخشی از اشعار خود را نقل کرده است: «مشت جهان و اهل جهان بازِ باز شد/ دیگر کسی نمانده که ترفندمان زند// سر میدهیم زمزمههای یگانه را/ حتی اگر زمانه دهان بندمان زند.» سیده تکتم حسینی، دیگر شاعر هم زبان، نیز چنین سروده است: «غمین باد آن که او شادت نخواهد/ خراب آن کس که آبادت نخواهد»؛ که دور باد حوادث ازین خجسته حریم
علی محمد مؤدب، در بخشی از شعر تازه خود، گفته است: «[..]قسم به خون شهیدان به اشک راهروان/ که روز واقعه گُردان جنگ بسیارند// قسم که این همهای بیرق عزیز امید/ به هرچه قله تو را جاودانه میکارند// در این شبانه که گرگان چارسو هارند/ شکوهمند شبانان قصه بیدارند [..]// برقص بیرق غیرت در اوج توفان ها/ رها برقص علم دارهات بیدارند.»
علیرضا قزوه نیز نوسرودهای به شهیدان سلامی، رشید، باقری، حاجی زاده، طهرانچی و عباسی تقدیم کرده که در بخشی از آن آمده است: «[..]چه غم ز حیلت فرعون و فتنه نمرود/ که پیر و مرشد ما موسی است و ابراهیم؟ // سپیده بر سرتان لشکر ابابیلیم/ که ما عذاب الیمیم ما عذاب الیم// به خان آخر تاریخ رُستمانه بزن/ شهاب فاتح ما را به جان دیو رجیم// وطن اگر به مَنَت حاجتی است این دل و جان/ مرا سری است که با شوق میکنم تقدیم// ز برکت شهدا این وطن حرم شده است/ که دور باد حوادث از این خجسته حریم».
مسئله خاک است
میلاد عرفان پور نیز یک رباعی آورده است: «صبح از دل این غبار برمی خیزد/ از معرکه بانگ یار برمی خیزد// این خون غدیر است به جوش آمده باز/ پیداست که ذوالفقار برمی خیزد.» افشین علا، دیگرشاعری است که با سرودهای تازه به این اتفاقات واکنش نشان داده است: «ای دریغ از نام بنیامین/ بر تو گرگ هار کودک کش/ وصله ناجور فرزندان اسرائیل/ شرمگین از شیوه خون ریزی ات،ای تهمت آدم/ تا ابد قابیل/ از تو خواهد ماند باقی لکهای چرکین/ همچو خلط برزمین افتادهای منفور».
همچنین، ناصر فیض، در بخشی از گفت وگوی خود با خبرگزاری «ایرنا»، گفته است: «امروز و در پی این حمله، دیگر مسئله اعتقادات و ایدئولوژی مطرح نیست، مسئله خاک، و ملی است. امروز باید اختلافات را کنار بگذاریم، دعوای داخلی و خانه را به کوچه نبریم و با درایت و وحدت، و دست به دست هم، دشمنی را که به خاک و خانه ما حمله کرده از کشور و خانه بیرون کنیم.»
source