فرارو – محسن صالحیخواه؛ وقتی در مورد لاریجانیها حرف میزنیم، باید دقیقاً مشخص کنیم منظورمان کدامیک از بزرگواران است. آنها به معنی واقعی کلمه، یک قندان داداش هستند که هر کدامشان برای خودش کلهگنده محسوب میشود. برای همین جامعه آنها را کدگذاری کرده که یک وقت با هم قاطی نشوند. مثلاً لاریجانی خالی، یعنی علی لاریجانی. آملی لاریجانی، یعنی حاج آقا صادق. جواد لاریجانی، یعنی آقا محمدجوادشان. فاضل لاریجانی یعنی آن بنده خدایی که یک سری شایعاتی درباره عمق جیبش وجود داشت و بعد تبرئه شد. باقرشان هم که دکتر است و به سیاست کاری ندارد.
شخصاً وسط این همه لاریجانی، به آقاجوادشان علاقه خاصی دارم. یکی از نوادر روزگار است. از همه پسرهای لاریجانی بزرگتر است. میگویند از سال ۶۷ تا الان، رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادین باقی مانده. در ایران و آمریکا ریاضی خوانده. در دهه ۶۰ معاون ولایتی در وزارت خارجه بوده. رئیس مرکز پژوهشهای مجلس و بنیانگذار آن، نماینده پارلمان در دورههای چهارم و پنجم هم بوده. در سال ۶۲ به مدت ۲ روز رئیس صداوسیما هم بوده. در دوره هاشمی شاهرودی معاون امور بینالملل قوه قضائیه شد (۸۱ تا ۸۳) و بعد از سال ۸۴ تا ۹۸ تختهگاز رئیس ستاد حقوق بشر این قوه بود. سه رئیس قوه را به چشم دید تا دست آخر کار را ول کرد و بیش از پیش، کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی و امور بینالملل شد.
گاهی با فاصلههای خیلی کم، حرفهای شاذ و عجیبی میزند که گاهی میخندیم و گاهی حرصمان میگیرد. در همان ب بسمالله مذاکرات شکست خورده ایران و آمریکا در فروردین امسال میگفت «اینها آدمهای لوس، ننر و بیربطی هستند؛ یک دفعه در اتاق را باز میکنند و میگویند ول کن بابا! بیایید با هم مذاکره کنیم.» یا قبلتر از آن، آذر پارسال بود که بنده خدا روی آنتن زنده تلویزیون گفت «ففففعککک نکنم بشار اسد سقوط کنه و ورق برمیگرده» اما از شانس آقاجواد صبح پا شدیم و دیدیم بشار نیست. بعد از آن بود که یکی از قدیمیهای روزنامهنگاری نوشت این بنده خدا قبل از حمله آمریکا به عراق در جریان اشغال کویت هم نوشته بود بعید است آمریکا این کار را بکند؛ اما خب! حتماً میتوانید حدس بزنید بعد از آن چه شد.
القصه؛ ماجرای جنگهای کازرون و ممسنی و حسین کرد شبستری را تعریف کردم که بگویم به آقاجواد لاریجانی حرجی نیست. این بنده خدا چند روز پیش در خبرگزاری فارس یادداشتی حاوی چهار فرمان فوق استراتژیک صادر کرد که بر خلاف تصور شما من با بعضی از آنها موافق هستم. فرمانهای آقاجواد این بود: کاسبی سیاسی ممنوع که خیلی حرف خوبی بود. تعلیق کامل همکاری با آژانس تا رسیدگی کامل به خیانتهای وی که اصلاً بینظیر بود. تعلیق کامل همکاری عملی درجهت انجام تعهدات NPT که خودِ خود جنس است و البته، بسته شدن پرونده هستهای از سوی جمهوری اسلامی ایران و این که ما هیچ اتهامی را نمیپذیریم. در این مورد آخری، ۵۰ درصد ما حل است ولی ۵۰ درصد دشمن خیر.
فرمان استراتژیک بعدی این بود که ادبیات استیصال ممنوع. این خیلی خوب است وقتی فقط خط اولش را میخوانی. بعد میبینی بنده خدا منظورش از ادبیات استیصال، در واقع دیپلماسی و مذاکره است. هر چند بین خودمان باشد، آقاجواد راست میگوید. بنده مستاصل هم میگویم حتی دیپلماسی دیگر کار نمیکند.
فرمان آخر میگفت اینترنتبازی ممنوع. اینجا کمی اخمهایم در هم رفت. آقاجواد نوشتند: «در تجاوز اخیر آمریکا و رژیم صهیونی معلوم شد که دشمن برای مدت قابل ملاحظه ای، عناصر وابسته به خود را در کشور تزریق نموده و سازمان دهی و مسلح کرده است و در جریان تهاجم از آنها به نحو مؤثّر استفاده نمود؛ البته در ارزیابی توان آنها و خودش دچار اشتباه روشن و فاحش شد. یکی از مسائل مهمّ بعد از پیروزی امروز ما، اهتمام وسیع به پاکسازی میهن از لوث این عناصر است و این امر چندین ماه طول میکشد. استفاده از اینترنت، میدان قابل توجهی برای سوء استفاده و اجرای اقدامات ضدّامنیتی است.» با این صغری و کبری، ایشان به این نتیجه رسید که اینترنت بینالمللی کاملاً تحت کنترل، محدودیت و نظارت باشد تا پاکسازی عناصر خودفروخته انجام شود.
بعد این که یک نفر آگهیهای استخدام جاسوس اسرائیل در فیلترشکنها را یواش نشان آقاجواد بدهد تا دستگلشان را از نزدیک ببینند. آخر این که ما همین الان ضمن برخورداری از یک اینترنت فوق زباله، فقط یک قدم تا قطعی کامل این ابزار خانمانسوز فاصله داریم. همین الان که بنده این ستون را مینویسم. باید فیلترشکن را روشن کنم که به تلگرام دسترسی داشته باشم. بعد باید آن را خاموش کنم که بتوانم وارد کارتابل سایتمان شوم. بعد دوباره باید آن را روشن کنم که ببینم در توئیتر چه خبر است. بعد از آن یک سایت خارجی چون آی پی ایران دارم من را راه نمیدهد و میگوید اکسز تو به این سایت، دیناید است. حتی ویپیان هم جواب نمیدهد. اصلاً آقاجواد درست میگوید؛ امنیت ملی ما گره خورده به این اینترنت نیمبندی که ما داریم. فقط بگوید دقیقاً میخواهد کجای این نت را قطع کند که ما آمادگی قبلی داشته باشیم؛ آخر از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان ما اصلاً تجربه این بلکاوتهای اینترنتی را نداریم.
source