گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم: تاریخ عاشورا در کنار تلخی‌های عمیق خود، صحنه‌هایی بی‌بدیل از زیبایی روح انسان، آزادی اراده و قدرت انتخاب در سخت‌ترین شرایط را به تصویر می‌کشد. یکی از برجسته‌ترین چهره‌های این صحنه‌های ماندگار، حرّ بن یزید ریاحی است؛ مردی که از فرماندهان سپاه دشمن بود اما با یک تصمیم شجاعانه، نام خود را در فهرست شهدای راه حق جاودانه کرد. داستان حر، فقط یک ماجرای تاریخی نیست؛ بلکه نمونه‌ای کامل از تحول، توبه، بیداری و ایمان حقیقی است.

حجت الاسلام محمد صالحی، استاد حوزه و دانشگاه، طی یادداشتی به بررسی ماجرای حرّ بن یزید ریاحی، آثار ادب و حفظ حرمت او در برابر امام حسین (ع) و درس‌های این ماجرا، پرداخته است.

شخصیت و موقعیت اجتماعی حرّ

حرّ بن یزید ریاحی، از اشراف کوفه، شجاع‌ترین سرداران سپاه اموی و از فرماندهان برجسته عبیدالله بن زیاد بود. او فردی باتجربه در جنگ، مورد اعتماد حکومت و دارای پایگاه قوی قبیله‌ای بود. عبیدالله او را مأمور کرد تا در رأس هزار سوار، از ورود امام حسین (ع) به کوفه جلوگیری کند. همین مأموریت آغاز آزمونی شد که نتیجه آن، جاودانگی نام حر در صفحات زرین تاریخ تشیع بود.

او در میان مردم به عنوان یک مرد شجاع، باوقار، متین و اخلاق‌مدار شناخته می‌شد. برخلاف برخی سرداران اموی، حرّ به اصول اخلاقی پایبند بود و حتی در هنگام مواجهه با کاروان امام حسین (ع)، حرمت ایشان و خانواده‌اش را نگه داشت. این احترام، نشانه‌ای از درون پاک و قلب آگاه او بود؛ چیزی که بعدها در تصمیم نهایی او خود را نشان داد.

 

 

اولین برخورد با امام حسین (ع)

وقتی حر با سپاه خود به کاروان امام حسین (ع) رسید، نمونه‌ای از ادب و احترام حر به مادر بزرگوار امام حسین (ع) مشخص شد. حر خطاب به امام گفت: «ای پسر رسول خدا! من مأمورم که مانع ورود شما به کوفه شوم. مأموریت من جنگ نیست، اما نمی‌گذارم شما وارد شهر شوید.»

امام به او فرمود: «مرگ به شما نزدیک‌تر از آن چیزی است که گمان می‌کنید.» و حر باز هم ادب را رعایت کرد و نام مادر بزرگوار امام حسین (ع) را نبرد. حر در آن لحظه، در مرز میان «وظیفه کاری» و «وجدان اخلاقی» ایستاده بود؛ او هنوز در جبهه باطل بود، اما نه با میل قلبی. این دوگانگی، در طول چند روز حضورش در کنار امام، هر لحظه بیشتر و بیشتر او را به سوی بیداری سوق داد.

شب عاشورا؛ شب بیداری حرّ

شاید مهم‌ترین تحول درونی حر، در شب عاشورا رخ داد. شبی که امام حسین (ع) با یاران خود سخن گفت، بیعت را از همه برداشت و اجازه داد هر که می‌خواهد، برود. حر که شاهد تمام این سخنان بود، با خود فکر کرد: «آیا این مرد، پسر دختر پیامبر (ص)، باید بی‌یاور بماند؟ آیا من با او دشمنی کرده‌ام؟»

او تمام شب را در اضطراب گذراند. تردید در چهره‌اش هویدا بود. سحرگاه عاشورا، صدای گریه‌های کودکان، عطش خیمه‌ها و زمزمه‌های اهل بیت، او را درهم شکست. وقتی امام فریاد زد: «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حر دیگر نتوانست بماند.

لحظه تصمیم تاریخی

حر، لرزان و شرمنده به خیمه امام آمد. در حالی که چشمانش اشک‌بار بود گفت: «ای فرزند رسول خدا، من همان کسی هستم که راه را بر شما بست. من باعث شد‌م شما را به اینجا آورند. آیا توبه‌ام پذیرفته می‌شود؟» امام، با نگاهی سراسر عطوفت و بخشش فرمود: «خدا توبه‌ات را پذیرفته است. تو حرّ هستی، آزاد در دنیا و آزاد در آخرت.»

برخی منابع اشاره کرده‌اند که حر پیش از رفتن به میدان، سر بر آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا، من به مقام فاطمه زهرا (س) پناه می‌برم، به حرمت اشک‌های این مادر، مرا از آتش دوزخ نجات ده.»

احترام و محبت عمیق او به حضرت زهرا (س)، یکی از علل اصلی بیداری قلبش بود. درک مقام حضرت زهرا (س) به مثابه درک مسیر حق است؛ زیرا هرکه فاطمه را بشناسد، راه حسین را خواهد شناخت.

شهادت؛ پایان پرشکوه یک انتخاب

حر اجازه گرفت تا اولین کسی باشد که در رکاب امام حسین (ع) به میدان می‌رود. او با فریادهایی پر از ایمان و بصیرت، خود را معرفی کرد و اعلام کرد که از لشکر دشمن برگشته است. حر دلاورانه جنگید و با بدن خونین به زمین افتاد.

امام حسین (ع) خود را بالای سر او رساند، سر حر را در دامن گرفت و فرمود: «ای حر، مادرت چه خوب نامی بر تو نهاد. تو در دنیا و آخرت، حرّی و آزاد.» این جمله، مهر جاودانگی و رستگاری بر روح حرّ زد؛ گویی امضای آسمانی بر توبه‌ای خالص و انتخابی شجاعانه بود.

تحلیل اخلاقی: حرّ و عاقبت به‌خیری حقیقی

داستان حر، یک پیام روشن برای تمام انسان‌ها دارد: عاقبت انسان، نه در آغاز، بلکه در پایان راه معنا پیدا می‌کند. حرّ کسی بود که در آغاز، در صف باطل ایستاده بود. اما چون وجدانش بیدار، قلبش زنده و عقلش پویا بود، در لحظه‌ای تاریخی، انتخابی سرنوشت‌ساز کرد.

زیادند انسان‌هایی که در مسیر زندگی اشتباه می‌کنند، اما به شرطی که در خود صداقت و آگاهی داشته باشند، هنوز هم می‌توانند به سوی نور بازگردند. حرّ نماد بازگشت بزرگ است که حتی بزرگتر از سال‌ها عبادت است، چون در لحظه حساس رخ داد.

در دنیای امروز که مرز میان حق و باطل در بسیاری از عرصه‌ها گم شده، درس حر از هر زمان دیگری مهم‌تر است. ما هم هر روز در معرض انتخاب‌هایی قرار می‌گیریم. گاهی ناخواسته در کنار ظلم، بی‌عدالتی، فساد یا سکوت در برابر باطل قرار می‌گیریم. اما اگر مانند حر، در درون خود صدای حقیقت را بشنویم، اگر به فریاد مظلومان گوش بسپاریم، اگر به عظمت حضرت زهرا (س) و اهل بیت پیامبر ایمان داشته باشیم، می‌توانیم حتی در آخرین لحظه مسیر خود را تغییر دهیم.

حرّ بن یزید، نه‌تنها یک چهره در تاریخ عاشورا، بلکه یک چراغ برای وجدان‌های بیدار است. او به ما می‌گوید هیچ‌گاه برای بازگشت دیر نیست. این داستان، بیش از آنکه یک روایت نظامی یا سیاسی باشد، روایتی از نبرد درونی انسان‌هاست میان آنچه هستیم و آنچه می‌توانیم باشیم.

همان‌طور که امام حسین (ع) فرمود: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.» حرّ، دین را پیدا کرد و آزادگی را ثابت کرد. او می‌تواند الگویی برای تمام ما برای تصمیم گرفتن، تغییر کردن و پیوستن به جبهه حق، حتی اگر تمام زندگی‌مان در مسیر دیگری باشد.

انتهای پیام/

source