برای آشنایی بیشتر با نحوه شکلگیری این کارگروه و اهداف و فعالیتهای آن، خبرگزاری تسنیم با فاطمه جباری؛ مسئول این کارگروه گفتگو کرده که مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید.
خانم جباری در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
فیزیک شریف خواندم. مادر سه فرزند هستم. اولین فرزندم بعد از پایان آخرین ترم تحصیلی به دنیا آمد؛ چندان بچه دوست نبودم، در مدرسه فرزانگان یا همان تیزهوشان تحصیل کردم. به فعالیتهای عملیاتی و فنی علاقمند بودم. در فعالیتهای دانش آموزی بین المپیاد فیزیک و رباتیک، رباتیک انتخابم بود و در مسابقات کشوری و جهانی رباتیک شرکت میکردم.
وارد رشته فیزیک در دانشگاه شریف شدم. در کارگاه عمومی که اره و جوشکاری دارد، نمرههای من همیشه 20 بود. خانوادهام دوست داشتند خوب درس بخوانم، درکل اصلاً به بچه فکر نمیکردم و علاقهای نداشتم. به همه میگویم سر فرزند سوم لذت مادری را خیلی بیشتر حس کردم، درحالی که برای فرزند اول که بچه دوست نبودم.
تمایلاتی بعد از ازدواج در این زمینه به صورت جزئی برایم به وجود آمده بود اما بیشتر از سر وظیفه فرزنددار شدم و اینکه دیگر وقتش بود! سر بچه دوم کمی به خود بچه علاقمند شدم ولی باز به بچههای اطرافیان و دوستان و فامیل حسی نداشتم. اما سر بچه سومم خیلی به بچهها علاقمند شدم؛ طوری که حتی نسبت به بچههای اطرافیان هم احساسات عمیقی پیدا کردم. این تغییر روحیه برای خودم خیلی جالب بود.
* اتفاقاً یکی از دوستان میگفت خیلی از ما انقدر در فضای علمی بودیم، اغلب سر فرزند اول، فطرت مادری ما پرورانده نشده اما به تدریج شکوفا میشود و ایشان هم اتفاقاً میگفت سر فرزند سوم تازه مزه مادری را چشیدم. از چه زمانی مشغول به کار شدید؟
از سال دوم دانشگاه به موضوعات مربوط به هویت زنان و نقش بانوان در اجتماع و خانواده علاقمند شدم، شاید به خاطر تغییرات درونی خودم و سوالاتی که در درونم با آن ها مواجه بودم. به تبع این علاقمندی، به ازدواج هم تمایل بیشتری پیدا کرده بودم؛ ترم چهارم دانشگاه ازدواج کردم. ترم آخر دانشگاه دختر اولم را باردار بودم و ازدواجم تأثیر مثبتی روی روند تحصیلی من داشت و با وضعیت نسبتاً خوبی کارشناسی را تمام کردم. از همان موقع که فارغ التحصیل شدم در پروژههای مربوط به جنسیت، خانواده و مادری مشغول به کار شدم. هم زمان ذیل یک بنیاد علمی برخی دروس دینی را تحصیل میکردم و با جمعی از مامانهای فارغ التحصیل از دانشگاه شریف جمعیت مادران شریف ایران زمین را تأسیس کردیم.
ماجرای توییت خانم زهره الهیان و شکلگیری جمعیت مادران شریف ایران؛دغدغه ما این بود که نشان بدهیم رشد و پیشرفت مادر میتواند در کنار فرزندان متعدد برقرار باشد
کانال مادران شریف ایران مربوط به همین گروه است؟
بله سال 98 جمعیت مادران شریف ایران زمین در پی توییت خانوم الهیان ایجاد شد و الآن یک رسانه با حدود 27هزار مخاطب هست.
ما یک جمع چهل نفره از دانشجویان شریف بودیم که در دانشگاه رفاقت داشتیم بعد از ازدواج و بچهدار شدن هم با هم ارتباط داشتیم. خلاصه از دل این جمع گروهی 4- 5 نفره پیگیر یک دغدغه شدند. دغدغه ما این بود که نشان بدهیم رشد و پیشرفت مادر میتواند در کنار فرزندان متعدد برقرار باشد. برای پیگیری این دغدغه شروع کردیم به نوشتن روایت از خودمان و مصاحبه گرفتن از مادران چند فرزندی فعال.
دغدغه ادامه تحصیل و فعالیت اجتماعی با بچه را داشتیم و میدیدیم چه مشکلاتی وجود دارد
شما در این مرحله مشکلات مادران دانشجو را حس کرده بودید؟
ما خودمان اینطور نبودیم که همزمان با دانشجو بودن بچه داشته باشیم. بیشترمان ترم آخر بچهدار شده بودیم ولی دغدغه ادامه تحصیل و فعالیت اجتماعی با بچه را داشتیم و میدیدیم چه مشکلاتی وجود دارد. هرچند مفهوم فعالیت اجتماعی در مادران شریف به مرور گسترده شد و از دانشگاه و تحصیل فراتر رفت مثلاً ما سراغ مادران کارآفرین، کتابخوان و … هم میرفتیم. اما
در موضوع هویت زن و خانواده همه چیز به کار فرهنگی ختم نمیشود، نیازمند انجام کارهای نظری و پژوهشی عمیق هستیم.
چیستی نسبتی که زن با علم و دانشگاه برقرار میکند؛ دانشگاه اصلیترین بستر تولید علم است و جنسیت در تولید علم اثرگذار است
بنابراین یک جمعی از سال 1400 ذیل مرکز اندیشه ورزی و سیاست پژوهی پاد؛ که در موضوع پیشرفت ایرانی اسلامی دانشگاه فعالیت دارد، شروع کردند به مطالعه درباره نسبتی که زن با علم و دانشگاه برقرار میکند.
زنی که طبق فرموده مقام معظم رهبری پیشران نهضتها است و اگر در حرکت های اجتماعی حضور نداشته باشد، آن حرکت کامل نخواهد بود و به ثمر نمیرسد، حالا چه نسبتی با نهضت پیشرفت علمی برقرار میکند؟ زنِ انسانساز تمدنسازی که محور و اساس سلول خانواده است چطور نقش تمدنی خود را در یکی از مهمترین عناصر تمدنی یعنی علم و دانشگاه ایفا میکند و برای ایفای این نقش چه مرکب و بستری میخواهد؟
* درباره اهداف کارگروهتان بفرمایید.
در ابتدا حدود یک سال، یک سال و نیم کارهایی به قصد رصد فضا تعریف شد تا موضوعات موجود، مهم و با اولویت استخراج شوند.
یک کار این هست که مسائلی که خانمها در دانشگاه دارند را شناسایی کنیم. یک کار رو به جلوتر هم این هست که فقط نخواهیم ببینیم که اگر این خانم میخواهد وارد محیط دانشگاه شود چه مسائلی برای او ایجاد میشود؟ ببینیم که این زن اصلاً چه آوردهای برای دانشگاه دارد؟ اصلاً حضور زن در محیط های اجتماعی من جمله محیط دانشگاه چه مزیتی ایجاد میکند؟ اینها دو روی یک سکه و تکمیل کننده هم هستند.
در حال حاضر در فضای زن و دانشگاه ما این دو موضوع کلی را شناسایی کردیم.
دانشگاه دوستدار خانواده، بستر و مرکبی است که زن باید سوار آن شود تا بتواند در محیط دانشگاه حضور پیدا کند
یکی موضوع دانشگاه دوستدار خانواده، اما این دانشگاه دوستدار خانواده چیست؟ در واقع بستر و مرکبی است که این خانم باید سوار آن شود تا بتواند در محیط دانشگاه حضور پیدا کند. یعنی دانشگاه باید دوستدار خانواده شود که زن بتواند در آن حضور پیدا کند، همینطور هم مرد. در همایش دانشگاه دوستدار خانواده که در شریف برگزار شد گفتیم، غرب وقتی خدا را از دست داد که خانواده را از دست داد. بدون خانواده جامعه در سراشیبی قرار میگیرد ومثل سرطان به جان سلولهایش میافتد و همه چیز را تخریب میکند. خوب حالا این خانم حضور پیدا کرد بعدش چه؟ فقط تو مهد کودک بگذار، ساعتهای حضور او در دانشگاه را منعطف کن، مرخصیهایش را هم بده، اگر لازم داشت کلاسهایش را مجازی برگزار کن، وقتی این کارها را کردی تمام میشود و نقش آفرینی تعلیم و تربیتی این خانوم هیچ ویژگی دیگری ندارد؟ یا نه حضورش مزیت ویژهای دارد و نقش آفرینی متفاوتی میتواند یا باید ایفا کند؟ این روی دیگر سکه میشود یعنی در واقع نقش زن در دانشگاه؛ که رویداد «بزنگاه؛ نگاهی به نقش زن در دانشگاه» به همین دلیل و برای پرداختن به این موضوع برگزار شد.
دو موضوع اصلی شناسایی کردیم: مشکلات زنان در دانشگاه و آورده زنان برای دانشگاه
* به نظر من اول این مسئله دومی که فرمودین باید جا بیفتد چون نظریه پشتیبان اولی است. اینکه آیا حضور خانمها مزیت ویژهای دارد؟ که در مرحله بعدی درباره ضرورت حمایت از خانمها چانهزنی کنیم.
مباحث مفصلتری هم مطرح است. اگر ما موضوع را زن و دانشگاه در نظر بگیریم این دو بحث عمده میشود. ولی اگر موضوع را جنسیت و علم در نظر بگیریم، آن وقت پای یک سری نوآوریها در فضای علم آموزی و علم آفرینی به میان میآید. جدیترین و اصلیترین بستر در فضای تولید علم و علم آموزی -بیشتر هم تولید علم- دانشگاه است. حضرت آقا هم این را تصریح دارند که ما با همه انتقاداتی که به دانشگاه فعلی داریم ولی در حال حاضر تنها مسیری برای اینکه به سمت پیشرفت در علم و فناوری برویم دانشگاه است. هرچند در فضای علم آموزی و به معنای عامتری معرفت افزایی به برکت فضای مجازی، نوآوریهایی در این چند ساله اخیر داشتیم؛ مثلاً خانمهایی که الآن دارند دورههای علمی- مهارتی مختلفی را در یک فضای جدید و خارج از فیزیک دانشگاه میگذرانند ولی در فضای تولید علم، همچنان بستر اصلی ما دانشگاه است.
«دانشگاه دوستدار خانواده» ـ 2| گیتیپسند: دانشگاه باید «مادرپذیر» شود
آیا یک زن و مادر میتواند بدون هویت جنسیتیاش پا به عرصههای فراتر از خانواده بگذارد؟
* من مطلبی از شما در کانال خانش که نتایج مطالعات و تحقیقات شما در آن اطلاعرسانی میشود، با عنوان برابری کمی در عرصه جنسیت و علمخواندم. برای من جالب بود که شما فرموده بودین برابری کمی زنان و مردان در عرصههای مختلف اجرایی، مدیریتی، پژوهشی و آموزشی و علمی به خودی خود حائز اهمیت نیست. ولی ما برای ساخت یک جهان اجتماعی متعادل که زنان و مردان با ویژگیهای خودشان بتوانند در آن عرصهها و همینطور عرصه علمی نقش آفرینی کنند و هویت انسانی و جنسیتی خودشان را حفظ کنند، نیازمند حضور جمعی از زنان در این عرصه هستیم. و شما معتقد هستید جنسیت در خود مقوله علم و تولید علم تاثیر میگذارد؛ حتی نوع نگاه مادرانه میتواند در ارائه راهحل ها تفاوت ایجاد کند و اگر این نگاه در محیط علمی و سایر محیط ها نباشد شکافی شکل میگیرد و تعادل اجتماع از بین میرود. این نگاه زنانه به تازگی در عرصه حکمرانی هم مطرح شده و پیگیری میشود.
بله در دانشگاه هم همین است؛ سوال مهم این است که آیا یک زن و مادر میتواند بدون عناصر هویت جنسیتیاش پا به عرصههای فراتر از خانواده بگذارد؟
اگر نمیتوان نوع نگاه به پدیدهها و روابط را از انسان و راهحلهایی که برای مسائل ارائه میدهد یا مفهومسازیهایی که میکند جدا کرد پسجنسیت در کنش اجتماعی میتواند موثر باشد.
* اگر شما اینجا در دانشگاه فنی مسئله را جا بیندازید، بقیه موارد حل میشود؟
بله همین است. دانشگاههایی که علوم انسانی و علوم تجربی دارند، خیلی مسئله نیست که خانمها باشند یا نباشند؟ چون ضرورت حضور در آن عرصهها معمولاً بدیهی است یا حضور در این عرصهها چالشهای کلانی را ایجاد نکرده است. خود دانشگاه ابعاد مختلفی دارد؛ محتوای علم، فناوری، ساختارها، آموزش و مواد درسی، پژوهش و یکی هم همان بحثی که شما میفرمایید حکمرانی و فرهنگ حاکم بر این نهاد؛ اینکه فرهنگ روی فناوری چه اثری دارد؟ این فرهنگ با آن جنسیت چه رابطهای دارد؟ روی همه این لایهها، آیا جنسیت میتواند روی فناوری و تولید علم تأثیر داشته باشه یا نه؟ حالا خود این بحث هم جالب است که اثر دانشگاه فنی مهندسی و درسها و ساختارهای آن روی هویت جنسی چیست؟ این بحث خیلی به هویت جنسی گره میخورد.
جنسیت فرع بر انسانیت است، باید مراقبت کرد که همه چیز را زیر سایه جنسیت ندید اما موضوعات مهمی به جنسیت گره خوردهاند.
«دانشگاه دوستدار خانواده» ـ 3| انتقاد رحمانی از عدماجرای شیوهنامه حمایت از خانواده در دانشگاهها
مزیت ما: رفت و برگشت میان فضای نظری و واقعیت کف دانشگاه
* یکی از دلایل علاقمندی من به کارهای شما این هست که خیلی علمی و منطقی با این موضوع برخورد میکنید.
ما مزیت خودمان را این میدانیم که فقط کار کتابخانه این نمیکنیم، یعنی تلاش ما این بوده بتوانیم یک رفت و برگشتی بین موضوعات واقعی سر صحنه دانشگاه و بحث های نظری و کتابخانهای و اندیشکدهای برقرار کنیم. مثلاً ما وقتی اینجا روی دانشگاه دوستدار خانواده، کار میکنیم که بر اساس مبانی اسلامی ما چگونه باید باشد؟ معنایش چیست؟ چه نسبتی با مهد کودک برقرار میکند؟ و به نقطهای میرسیم که چنین دانشگاهی حتماً فضایی را نیاز دارد که مادری که میخواهد برای مدت زمان کوتاهی فرزندش را با خودش به دانشگاه ببرد مثلاً جلسهای با استاد دارد و نمیخواهد کل روز فرزندش را مهد کودک بگذارد و میخواهد مادرش یا دوست خودش را هماهنگ کند؛ باید یک فضای مادر و کودک حداقلی باشد و فضایی باشد که وقتی کودکی وارد محیط کار میشود تمرکز آن فضا را بر هم نزد. یعنی محیط مناسبی در کنار مادر برای او باشد. وقتی ما درباره مسئله دانشگاه دوستدار خانواده با اساتید دانشگاه شریف صحبت میکردیم، آنها میگفتند تصویری که شما از دانشگاه دوستدار خانواده ارائه میدهید چیست؟
فضای مادر و کودک چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
اینجا از چند جهت باید ورود کرد، هم فرهنگ آن محیط نیازمند متعادل شدن استتا مقداری کودک پذیرتر شود و هم برای بچه هایی که در صحنه داخل مرئی میشوند یا پشت صحنه و نامرئی هستند فکری کنیم.
دانشگاه دوستدار خانواده یا دانشگاه دوستدار مادر و کودک، به این معنی نیست که صرفاً بچه را مثل یک کیف با خودت به دانشگاه بیاوری ولی هیچ برنامهای برای او نداشته باشی و هیچ تمهیدی برای او نیندیشی.
فضای مادر و کودک میتواند چنین چیزی باشد؛ جایی داخل دانشگاه باشد، نزدیک باشد، دسترسی مادر به آن راحت باشد، یک فضای امن باشد، یک فضای سرگرم کننده برای بچه باشد. حالا ابعاد دیگری هم دارد مثلاً اینکه یک بانک پرستاری باشد که ساعتی بتوانی هماهنگ کنی آنجا بیاید و یک فضای اشتراکی کاری داخلش داشته باشد؛ وقتی میگوییم باید بستر فضای کلاس مجازی ایجاد شود؛ این از کف تا سقف دارد. یعنی حداقل امکاناتش این است که چنین فضایی باشد. لایه بعدی این هست که تو بانک پرستار داشته باشی که بتوانی نگهدارنده فرزند را برای آن زمان کوتاه داشته باشی. فضای کار اشتراکی داشته باشد که مثلاً بتوانی کلاسها را به آنجا متصل کنی، از اینترنت و از امکانات دانشگاه استفاده کنی ولی آنجا باشی و یا جلساتت را آنجا برگزار کنی.
* شما روی همه مسائل فکر میکنید؟
نه فقط فکر که سعی میکنیم این را اجرا کنیم. اینکه میگویم سعی میکنیم بین عمل و نظر در رفت و آمد باشیم و مزیت ما این هست که یک گوشه ننشستیم که فقط کارهای نظری بکنیم. مثلاً برای ما خیلی مطلوب هست که نزدیک دانشگاه هستیم ما حتی خیلی دوست داشتیم دفتر مجموعه داخل دانشگاه باشد و ارتباطمان با دانشجوها و افراد داخل دانشگاه بیشتر باشد و طوری باشد که به ما مراجعه کنند و مسائلشان را بگویند. ما دوست داریم اینجا کار عمیق و علمی کنیم ولی نمیخواهیم که از نیاز جامعه و کف صحنه دانشگاه دور باشیم.
چرا صدایی از مادران دانشجو برای پیگیری مطالباتشان بلند نمیشود؟
* اصل قضیه همین هست که بدانیم در جامعه و در مورد کار شما، در محیط دانشگاه چه میگذرد؟ مشکلات چیست که حالا بخواهیم چارهاندیشی کنیم.
بله ما این کار را به این شکل هم پیش بردیم که از بالا به پایین نباشد. اگر یادتان باشد در همایش دانشگاه دوستدار خانواده، دکتر ابوالحسنی گفتند شما مادرها کجا هستین؟ چرا هیچ صدایی از شما بلند نمیشود؟ ما کاری کردیم یه همکاری تنگاتنگی میان خود مادرها برای پیگیری مطالباتشان ایجاد شود. انشالله در مسیر درستی حرکت کنیم و نقدهای درستی هم داشته باشیم ولی سعی میکنیم از اساتید این حوزه هم کمک بگیریم و حرفهایمان مستندتر و مستدلتر باشد.
ساختار و فرهنگ ما با نظریه الگوی سوم همخوان نیستند
* ما الگوی سومی را طرح کردیم که تأکید بر تکامل همه جانبه زنان در سطوح فردی و خانوادگی و اجتماعی دارد. اما اگر ملزومات آن را در نظر نگیریم یک الگوی دست نیافتنی خواهد بود. چون همیشه انذار دادهایم که در صورت تزاحم نقشها و آسیب به خانواده، اولویت با خانواده است. اما در شرایط فعلی، برای هرگونه فعالیت اجتماعی، تزاحم امری قطعی است. بنابراین همه زنان باید فعالیت اجتماعی خودشان را کنار بگذارند چون باعث آسیب به خانواده میشود.
ما یک دوره زن در مکتب و الگوی سوم را به دانشجویان کل ایران تدریس کرده بودیم و یک جلسه آسیب شناسی بعد از آن دوره داشتیم. دقیقاً چنین بحثی شد که یکی از اساتید و دانشجوها میگفتند ما اصلاً الگوی سوم زن را درست نفهمیده بودیم. اینجا برای ما فهم درستی حاصل شد.اما
واقعیت این است که حتی اگر بگوییم فهم درستی از الگوی سوم داریم و بگوییم در این فهم از الگوی سوم اساساً تعارضی میان نقشها وجود ندارد این با واقعیت صحنه جامعه نمیخواند. چون واقعاً آن زن دارد تلاش میکند ذیل چارچوب الگوی سوم زن باشد ولی در عمل میبیند تعارضها وجود دارد. به این دلیل که ما واقعاً ملزومات این مسئله را فراهم نکردیم. ساختار و فرهنگ ما با این نظریه همخوان نیستند.
نیازمند کار نظری در بحث جنسیت و زوجیت هستیم
* خوانش شما از الگوی سوم چیست؟ چقدر در جامعه محقق شده؟ موانع تحقق این الگو چیست؟ چشم انداز شما در این زمینه چیست؟
انسان وقتی پا در این عرصهها میگذارد باید یک جایی جای پایش را محکم کند چون اصلاً نمیشود مبنای فکری نداشت. ما سعی میکنیم جمعی که کار میکنیم به مکتب امام و رهبری متصل باشیم. این خودش بحث مفصلی است و چون بحث ریشهداری است، بعد از همایش دانشگاه دوستدار خانواده تصمیم گرفتیم در غالب یک رویداد به این نوع بحثهای نظری بپردازیم. البته این موضوع به بیشتر از یک رویداد احتیاج دارد. رویداد بزنگاه هم در همین راستا برگزار شد.
بر فرض ما بپذیریم جامعه متعادل به این نیاز دارد که زنانگی و مردانگی را با هم داشته باشد؛ خب معنی این چه میشود؟ یعنی ما باید حضور حداکثری زنان در جامعه را بخواهیم؟ این حضور را چگونه باید تعریف کنیم؟ انگار همه چیز باید کوبیده شود و از نو ساخته شود. وقتی ما حرف از خانواده محوری میزنیم معنی این واقعاً یعنی چه و چه ارتباطی با حضور اجتماعی زن میگیرد؟ اینها همه سوالهایی است که در این فضا مطرح است و نو هست. حرف های تازهای هست که درباره آن صحبت نشده و کم کم دارد به ذهنها میآید و درباره آن صحبت میشود.
* بله معضل این است که ما میدانیم آنها مسیر اشتباهی را طی کردند اما مدل مطلوب خودمان را هم به طور دقیق طراحی نکردهایم.
نظریه الگوی سوم کمبودهایی هم دارد. پارسال در دیداری که مقام معظم رهبری با بانوان داشتند، گفتند؛ فضا و بحث جنسیت و زوجیت خیلی نیازمند کار نظری است. بحث نظری آن هم واقعاً در مسیر شدن و تکمیل شدن هست؛ اینطور نیست که بگوییم ما همه چیز آن را داریم ولی نتوانستیم آن را عملی کنیم. روی بخش هایی از نقشه این فرش نورافکن افتاده و واضح شده ولی عملاً تمام این نقشه واضح نشده است. همچنین برای اینکه ما بتوانیم این نقشه را پیاده کنیم و از آن یک قالی در بیاوریم، مسیری را باید طی کرد. ما هم در حال حاضر در هر دو میدان کار میکنیم و رفت و برگشتی مابین واقعیت و فضای نظری داریم.
در همایش دانشگاه دوستدار خانواده آقای ابوالحسنی گفتند شما مادرها کجا هستید؟ ما سعی کردیم مادرهای مشغول به تحصیل در دانشگاه شریف و مادرهایی که قصد دارند هیئت علمی دانشگاه شوند -چون آنها که فارغ التحصیل شدند که تعدادشان خیلی زیاد بود- شناسایی کنیم. تقریباً 70 مادر مشغول به تحصیل شریفی شناسایی شدند. ما تلاش کردیم خود این مادرها را فعال کنیم. یعنی اگر ما از یک طرف لزوم وجود فضای مادر و کودک را تشخیص میدهیم. یا وقتی طرح آن را مینویسیم و میگوییم فضای مادر و کودک باید یک چنین چیزهایی داشته باشد. از آن طرف هم این ماجرا را با مسئولین و در ساختار دانشگاه جلو میبریم که لزوم این مسئله چیست و اینکه فضایی باید به آن اختصاص پیدا کند. ضمن اینکه ما لازم داریم یک اتفاق پایین به بالایی بیفتد و مسئولین احساس کنند که بله این طرح واقعاً باید اجرا شود و این اتفاق بروز و ظهور مادرها و حتی پدرهاست. ما هنوز نتوانستیم روی پدرها دست بگذاریم ولی قاعدتاً آنها هم یک بخش پررنگ ماجرا هستند. خلاصه جمعیت مادران دانشگاه شریف که بعضاً دو فرزند و سه فرزند دارند و دانشجوی دکترا هستند، خودشان کاملاً فعال شدند برای پیگیری این طرح که تا الآن در مراحل خوبی هم هست و به نقطه تجهیز رسیده است.
ما به عنوان حلقه واسط بستر ارتباط مادران دانشجو را ایجاد کردیم
*چطور این مسئله را پیگیری میکنند؟
ما به عنوان یک حلقه واسط سعی میکنیم راه و چاه را به آنها نشان بدهیم. کمک کردیم هسته و شبکه اولیه آنها را تشکیل بدهیم. اینکه ضرورت آن را درک کنند و خودشان این شبکه را ایجاد کنند. و راهنمایی کنیم که بروند با رئیس دانشگاه جلسه بگذارند و کارهای دیگر. همچنین ما در تلاش هستیم کارهای رسانهای هم بکنیم. مثلاً روایت مادرها از نیازشان به این فضا را منتشر کنیم. و اینکه فضای مادر و کودک یک نیاز واقعی هست. پیگیری مفصل از جهات مختلف میخواهد.
تسنیم: بله خانمها خودشان هم مطالبهگری نمیکنند. اتفاقاً شما یک نمونه خیلی خوب برای دانشگاههای دیگر هستید. خانمها در زمینههای کاملاً به حق باید یک مقدار فعال و مطالبهگر شوند. اگر چنین چیزی عملی شود به افزایش فرزندآوری هم خیلی کمک میکند. من افراد زیادی را میشناسم که اگر در دوران دانشجویی فضای دانشگاه را در این مسئله حمایتگر میدیدند، فرزندان خودشان را میآوردند.
بله ما مصاحبههای زیادی با اساتید و دانشجویان داخل دانشگاه داشتیم. مثلاً یکی از اساتید خیلی خوب دانشگاه مواد که مسلمان هم نیستند، ارمنی هستند؛ ایشان میگفتند من 10 سال هست که ازدواج کردم، خیلی هم دلم میخواهد بچهدار شوم اما وقت نمیکنم. این خیلی دردآور است. اینها را باید به تصویر کشید. اصلاً آمار هم همین را نشان میدهد، عدد و رقمهای عجیبی داریم که چقدر اساتید متأهل کم هستند و بچه هم که هیچ. باز برای آقایان اوضاع بهتر است چون همسرشان لزوماً در چنین شرایط سختی نیستند.
هر فردی باید بتواند در همان جایی که هست تحول ایجاد کند
به نظر من هر فرد و گروهی باید در همان جایی که کار میکند تحول ایجاد کند. آدم اگر بتواند در همان نقطهای که خودش هست بجنگد و آنجا را درست کند، یعنی توانسته به یک راهکاری برسد. ما چندوقت پیش داشتیم درباره آیین نامه اجرایی پاد بحث میکردیم. یک الگویی باید برای این فضا دربیاید که چگونه کار پیش برود ولی اختلاط حداقلی باشد و خانمها به حاشیه کشانده نشوند، چنین چیزی چه اقتضائاتی دارد؟ چون اینجا آقایان هم هستند و ما قائل به تک جنسیتی بودن نیستیم. دقیقاً جلسه شورای مرکزی بود که در آن جلسه آقایان هم بودند و ما داشتیم سر ساختار آیین نامه صحبت میکردیم و من فکر میکردم که ما پیگیر این هستیم که در دانشگاه آیین نامه جذب و ارتقا و تبدیل وضعیت اساتید و یا ساختارهای دانشگاه چه نسبتی با جنسیت باید برقرار کنند؟ آیا باید متناسب با وضعیت خانمها تغییری داشته باشد یا نداشته باشد؟ و بستری که باید مهیا شود یک بخشی از فضای دانشگاه دوستدار خانواده میشود. اما من داشتم فکر میکردم ما دقیقاً الآن یک جمعی هستیم که هیئت علمی دانشگاه نیستیم، من در آن شورا نیستم که آیین نامهها را طراحی و تصویب میکنند ولی در همین جایگاهی که خودم هستم، دارم میبینم چه آیین نامهای قرار است تصویب شود. در یک فضای جمعی که هم خانمها هستند، هم آقایان چطور میشود نیازها و ویژگیهای خانمها را در آن لحاظ کرد؟ من اگر بتوانم این تجربه را در این فضا داشته باشم، میتوانم خیلی راحتتر آن مسیر را در هر نهاد اجتماعی طی کنم.
تنوع در موفقیت سیاستها تأثیر زیادی دارد
موضوع فضای کار خانمها بحث مفصلی دارد که آیا به این معناست که بچه به مادرش سنجاق باشد و همه جا با مادر باشد؟ و این اصلاً شدنی هست و اصلاً مطلوب است؟ در چه حالتی شدنی است؟ برای چه کارهایی شدنی است؟ من به ایدهای که تا الآن رسیدم این هست که تنوع فراوانی باید در این فضاها باشد. ما نمونهها، الگوها و مدلهای بسیار مفصلی باید داشته باشیم که هر خانمی متناسب با شرایط خودش از آن استفاده کند. تنوع در موفقیت سیاستها تأثیر زیادی دارد.
پایان پیام/
source