Wp Header Logo 34.png

مهسا بهادری: بخش‌های زیبای زندگی را باید به یاد آوریم گاه با بوی نان تازه، هندوانه قاچ خورده، حوض خانه مادربزرگ، برگ‌های یک گل، بودن کنار همسر دیدن پدر و مادر و غذا خوردن با دوستان و گاه با یک آغوش، آغوشی که همیشه به روی ما باز است.

در میان این زیبایی‌ها زنانی هستند که وجودشان رنگ زندگیست، زنانی که تاثیرگذارند و وجودشان کتمان ناپذیر در توضیح بیشتر بهروز شعیبی زنان را این‌گونه وصف می‌کند: بخش کیفی جامعه ما در دستان خانم‌هاست و از بدو تولد ما همیشه با یک زن همراه هستیم تا لحظه آخر و لحظه‌ای دچار خلا می‌شویم که زنی در کنار ما نیست. هرچقدر بخواهیم این رابطه را سرنگون کنیم عشق جای خودش را به خشم می‌دهد. مردان و زنان نباید در جامعه جایگاه خانم‌ها را نادیده بگیرند.

در آثار بهروز شعیبی زنان نه تنها جایگاه منفعلانه و توهین‌آمیز ندارند، بلکه همواره تاثیرگذارند، کنشگرند و نقش دارند. مثال‌های زیادی برای اثبات این امر وجود دارد، بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، دهلیز و… نمونه‌هایی از آثار شعیبی هستند که انسان‌ها را با ک اما انسانی آن‌ها نشان می‌دهد نه جنسیتشان.

به بهانه اکران فیلم سینمایی آغوش باز در خانه رسانه به گفت‌وگو با بهروز شعیبی کارگردان این اثر پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

مبارزه تا مرز پیروزی برای عشق و زندگی فکر میکنید تعریف درستی از«آغوش باز» باشد؟

من خودم همیشه فکر می‌کنم به لحاظ مفهومی و محتوایی، روابط انسانی و درک متقابل از وضعیت هم یکی از کارهایی است که اگر ما به آن برسیم می‌توانیم دنیا را برای خودمان و دیگران به جای بهتری تبدیل کنیم. شما می گویید «مبارزه» اما من می‌خواهم بگویم «مراقبت». فکر می‌کنم روابط و در صدر آن‌ها عشق میان انسان‌ها بیشتراز هرچیزی نیاز به مراقبت دارد و نمی‌شود عشق را رها کنیم تا خودش به قوت قبل باقی بماند. ما باید حواسمان به خودمان باشد تا روابط عاطفی در زندگی‌هایمان پابرجا بماند. نکته‌ای که برای من اهمیت دارد این است که تنها راه نجات را عشق می‌دانم و اگر عشق وعلاقه در زندگی‌هایمان باشد قطعا خیلی چیزها هم برایمان تسکین می‌شود و هم صبرمان برای خیلی از مشکلات بیشتر می‌شود.

کارشناسان همواره معتقدند که آثار شما فارغ از کیفیتشان، از خلوص نیت و صداقت برخورداند. شما هیچ‌گاه اهل ریا نبودید و به عقایدتان و اخلاق پایبند بودید، رعایت اخلاق در فیلم‌ساز تا چه میزان در اثر او نمود پیدا می‌کند و برای جامعه نمایان می‌شود؟

این لطف شماست درباره من و خیلی نمی‌توانم درباره خودم فکر کنم و یا حرف بزنم، اما مطمئنم که ما نمی‌توانیم چیزی بسازیم که خودمان نفهمیده باشیم، نمی گویم حتما باید تجربه کرده باشیم اما باید فهمیده باشیم و شاید سختی کار سینما به همین دلیل است. من فیلمی می توانم بسازم که خودم ازآن درکی داشته باشم واگر این‌طور نباشد قطعا بخش‌هایی از آن در خروجی نهایی خود را نشان می‌دهد. همیشه اساس کارم بر این بوده است که قصه‌ای را که می فهمم با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش کار کنم چون به تجربیاتم برمی‌گردد؛ یعنی برای این‌که صرفا می‌خواهم فیلمی بسازم قصه‌ها را هدر نمی‌دهم. هرکدام از ما ممکن است با توجه به مجموع شرایطی که تجربه کرده‌ایم و سلیقه و بینشی که داریم برای یک نوع سینما آمادگی داشته باشیم. اصولا فیلم‌سازی این است که فرد برای فضایی که می‌خواهد کار کند باید از ابزاری که در دست دارد وارد میدان شود وگرنه ممکن است لطمه‌ای به فیلم زده شود در نتیجه برای قصه‌ها و طرح‌ها فکر می‌کنم باید آن‌چه را که درک کرده‌ام و دوست دارم به بیننده منتقل کنم.

شما چه در آثاری که ایفای نقش داشته اید و چه در فیلم‌هایی که ساخته‌اید ما با مفهوم عشق مواجهیم این مفهوم تا چه میزان برای شما شفاف سازی شده است و فکر می‌کنید چه‌قدر توانسته‌اید مفهوم ساده‌تری از آن را ارائه دهید؟

اصولا وقتی فیلم می‌سازم به دنبال مفهوم عجیبی نیستم و اولین چیزی که برایم اهمیت دارد این است که قصه بگویم و همان‌طور که عرض کردم ممکن است در این قصه ، دغدغه‌های خودم یا نویسنده و یا دغدغه‌های روز جامعه وجود داشته باشد که برگرفته از کمبودها یا التهابات فرهنگی و اجتماعی است، به همین دلیل در نهایت در همه کارهایی که انجام می‌دهم تلاش اولیه‌ام برای تعریف سالم و ساده یک قصه است. نکته بعد این است که در قالب قصه درست به مفهوم کلید واژه‌ای که از طریق دغدغه آن روزگار به سراغمان آمده بپردازیم. من سعی می‌کنم کار خود را مدام به لحاظ محتوایی آنالیز نکنم البته منظور به لحاظ فنی نیست، چون کار ما در وهله اول قصه گویی است و هر چه قصه گویی بهتر باشد مفاهیم بهتر جا می‌افتند.

باتوجه به این که شما در چند ژانر مختلف فیلم ساخته‌اید تا چه میزان به تنوع ژانر در سینمای ایران اهمیت می‌دهید و فکر می‌کنید که جشنواره فیلم فجر چه‌قدر می‌تواند به سلیقه‌سازی برای مخاطبان در انواع ژانرها کمک کند؟

به نظرم شاید خیلی درست نباشد که بار را به تنهایی به دوش جشنواره بیندازیم. چیزی که مهم است این است که همه ما زمانی که در حال انجام کار تحلیلی روی فیلم‌ها هستیم نباید تحت تاثیر فضایی که تبلیغات روی فیلم‌ها به وجود می آورند قرارگیریم و باید سعی کنیم به مخاطب ژانرهای مختلف را بشناسانیم. متاسفانه ما با پرداختن به یکی دو گونه خاص از سینما کاری می‌کنیم که مخاطب در مواجهه با ژانر جدید یا آن را متوجه نشود یا فکر کند ژانر درست فقط همان است، در صورتی‌که در همه دنیا حتی در سریال‌سازی در ژانرهای مختلف کار ساخته می‌شود؛ پس در نتیجه باید در معرفی فیلم‌ها چه سینماگران و چه کسانی که کار اصلیشان تحلیل فیلم سینمایی است باید به نوعی جنس‌های مختلف فیلم را برای مخاطب جا بیندازند.

در فیلم جدیدتان نسبت به آثار قبلی، ساختارشکنی انجام داده‌اید و فیلمتان فضای کمدی دارد، نگران نبودید که این جداشدن از فضای خودتان ریسک بزرگی محسوب شود و به ذائقه مخاطبان همیشگیتان خوش نیاید؟

یکی از جذابیت‌های سینما برای من همین تغییر لحن و کارکردن در گونه‌های مختلف است به همین دلیل خیر واقعا نگران نبودم و خیلی هم استقبال کردم. کما این که در این چند سال سعی کردم چنین کاری را انجام دهم و بعداز «دهلیز» چیزی مشابه آن را نساختم و «سیانور» و «بدون قرار قبلی» برایم متفاوت بود و همین فیلم«آغوش باز»برای من کار کردن در فضایی متفاوت بود.

نکته‌ای که در سینمای بهروز شعیبی و خصوصا در فیلم«آغوش باز» دیده می‌شود این است که برای زنان جایگاه ویژه‌ای در نظر گرفته شده‌است. ما معمولا در سینمایمان زنان به شکلی منفعل می‌بینیم این فیلم چه‌قدر رویکرد زنانه دارد و چه‌قدر به میزان تاثیرگذاریشان توجه کرده است؟

واقعیت این است که در «آغوش باز» پرسوناژهای خانم، مهم هستند و کارهای کلیدی را انجام می‌دهند. این موضوع برای من خیلی مهم است و خوش‌حالم که شما به آن توجه کرده‌اید، نه تنها در این فیلم بلکه در خیلی از کارهای قبلیم هم به این موضوع توجه داشتم؛ چون به هرحال به‌عنوان کسی که فیلم می‌سازم یا در تالیف کارها مشارکت می‌کنم به اهمیت حضور خانم‌ها در جامعه‌امان و در نوع روابط عاطفی اعتقاد زیادی دارم و فکر می‌کنم بخش اصلی بدنه جامعه ما را خانم‌ها تشکیل می‌دهند و باید هر آن چیزی‌که می‌توانیم در پرداختن به قصه‌هایی که خانم‌ها در آن کنش‌گر هستند، به کار ببریم. من اصلا دوست ندارم که وقتی پرسوناژ مرد است، کنش‌گری زنان را نادیده بگیریم و خیلی هم طرفدار سینمای مردانه و مرد محور نیستم؛ چون خودم فکر می‌کنم بخش مهمی از اتفاقات زندگیم الهام گرفته شده از خانم‌هایی است که از کودکی در اطرافم بودند. فکر می‌کنم بخش ناگزیزی از جامعه ما خانم‌ها هستند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت و وقتی در قالب قصه می‌آید هم همین اتفاق تکرار می‌شود. قاعدتا خانم‌ها مهم‌ترین بخش بدنه قصه یا درامی هستند که با کلید واژه روابط عاطفی و عشق شکل می‌گیرد. تمام نکاتی که می‌گویم دررابطه با قصه است و زمانی که از اهمیت خانم‌ها حرف می‌زنم دررابطه با قصه می‌گویم وگرنه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی و… حضور خانم‌ها تبیین شده است و نمی‌شود آن را نادیده گرفت.

«آغوش باز» را می‌توان محل کشف و معرفی استعداد حامد کمیلی بدانیم و آیا چنین هدفی داشتید یا بعد از نوشتن فیلم‌نامه او را به عنوان بهترین گزینه درنظر گرفتید؟

از صمیم قلب می‌گویم خوش‌بختانه همیشه دوستانی که باهم فیلم‌های مختلف کار کرده‌ایم مثل آقای مهدی هاشمی، گلاره، محسن کیایی وقتی پروژه ای داریم و یا باهم صحبت می‌کنیم به من لطف فراوانی دارند. با همه این عزیزان بیش از یک هم‌کاری داشتیم. همیشه سعی می‌کنم از ابعاد توانایی افراد برآورد داشته باشم و به همین دلیل می‌دانستم که مثلا حامد به عنوان بازیگر پرتلاش و آقای هاشمی هم که استاد من است و هر بار که با او کار میکنم بیشتر ازاو می‌آموزم و هم‌چنین محسن می‌توانند بسیار توان‌مند ظاهر شوند. حامد برای این که بتواند خوانندگی کند تمرین موسیقی داشت. الحق که مسعود سخاوت دوست هم دراین کار بسیار تلاش کرد، او از قبل فیلم برداری مشغول این پروژه بود تا شب جشنواره و با این که کارهای دیگری هم آهنگسازی می‌کرد، اما می‌توانم به صراحت بگویم که یک سال تمام روی آهنگسازی این پروژه کار کرد. ترکیب حضور حامد کمیلی و روزبه بمانی که دوست عزیز من و یکی از بهترین شاعران هم دوره ماست، ترکیب مطبوعی بود و من از این نتیجه بسیار خوش‌حالم.

۲۴۵۲۴۵

source